یاهو زمانی بزرگترین موتور جستوجوی جهان بود که برخی اشتباهات آن را در سراشیبی سقوط قرار داد. با داستان پرفرازونشیب یاهو همراه ما باشید.
به گزارش افتانا، در تاریخ دنیای فناوری، شرکتهای بسیاری وجود دارند که روزگاری برای خود امپراتوری میکردند؛ اما بهمرور زمان از عرش به فرش رسیدند و اکنون فقط بخشی از کسبوکارشان فعال است. یاهو (Yahoo) یکی از همین شرکتها بود که روزی در دنیای اینترنت، پادشاهی میکرد. اما با شروع قرن جدید، این شرکت در سراشیبی سقوط قرار گرفت و تا جایی پیش رفت که ورایزن در سال ۲۰۱۷ سهام عمدهی یاهو را به ملبغ ۴٫۴۸ میلیارد دلار خرید.
یاهو در اوایل قرن ۲۱، پربازدیدترین وبسایت در اینترنت بود و ارزش آن ۱۲۵ میلیارد دلار (حدوداً سهبرابر ارزش فعلی توییتر) تخمین زده میشد. خدمات این شرکت شامل موتور جستوجو، یاهو میل، یاهو مسنجر و همچنین یک سرویس میزبانی وب بود. احتمالاً بسیاری از شما هم مثل من تجربهی استفاده از یاهو میل و موتور جستوجوی یاهو را داشتهاید و حتی اولین آشناییتان با دنیای چت آنلاین با یاهو مسنجر بوده است.
آن روزها، قدرت یاهو در حدواندازهی مجموع قدرت فیسبوک و گوگل بود؛ اما چه بر سر یاهو آمد و چطور به چنین سرنوشتی دچار شد؟ در ادامه سری مقالات داستان برند، تاریخچه و داستان برند یاهو را از تولد تا سقوط در چهار فصل روایت کردهام. با من همراه باشید.
فصل اول: تولد یاهو
یاهو چگونه شکل گرفت و ایدهی توسعه آن از کجا آمد؟ در فصل اول داستان برند یاهو، به بررسی شکلگیری و تولد این برند پرداختهام.
داستان دو دانشجوی خوشفکر
داستان شکلگیری یاهو مانند بسیاری از غولهای فناوری دیگر به دو دانشجو گره خورده است؛ جری یانگ و دیوید فیلو. این دو دانشجوی دکترا که در رشتهی مهندسی برق در استنفورد مشغول به تحصیل بودند، در سال ۱۹۹۴ و حین کار روی رساله خود به ایدهی ساخت وبسایتی با امکان دستهبندیکردن وبسایتهای مختلف فکر کردند.
یانگ و فیلو که اکثر اوقات فراغت خود را به گشتوگذار در دنیای وب اختصاص میدادند، وبسایتهای مورد علاقهی خود را در کاتالوگی مخصوص دستهبندی کردند. در نهایت، آنها یک وبسایت شخصی طراحی و راهاندازی کردند که به کاربران امکان میداد به وبسایتهای محبوب این دو نفر در اینترنت دسترسی داشته باشند. آن زمان، وبسایت این دو دانشجوی استنفورد با شعار «راهنمای جری برای تار جهانگستر وب» (Jerry's Guide to World Wide Web) شناخته میشد. یانگ و فیلو احتمالاً فکر نمیکردند که با عملی کردن ایدهشان، چه آیندهی پرفرازونشیبی در انتظارشان بود.
روی خوش زندگی به بنیانگذاران یاهو
در مدت کوتاهی، تعداد کاربران وبسایت جری و دیوید افزایش قابل توجهی را تجربه کرد. همین استقبال قابل توجه باعث شد بنیانگذاران زمان بیشتری را به توسعه و بهبود وبسایت خود اختصاص دهند. وبسایت آنها بهمرور از فهرستی نامرتب از وبسایتهای مختلف که بهطور تفریحی ایجاد شده بود، به دیتابیسی منظم تبدیل شد تا کاربران بتوانند وبسایت موردعلاقهی خود را در آن جستوجو کنند. دیتابیس اولیه با نام akebono، روی کامپیوتر ورکاستیشن دانشجویی جری در دانشگاه استنفورد ذخیره شده بود. موتور جستوجو هم در کامپیوتر فیلو ذخیره شده بود و بهنام konishiki شناخته میشد. شاید برایتان جالب باشد که انتخاب نام این کامپیوترها، براساس نام قهرمانان کشتی سومو بود.
شکلگیری یاهو
داستان تغییر نام وبسایت اولیهی یانگ و فیلو به یاهو، بسیار جذاب است. بنیانگذاران پس از مدتی از نام طولانی ابتدایی وبسایت خسته شدند و به فکر استفاده از عبارتی جایگزین و کوتاهتر افتادند. آنها ابتدا بهدنبال استفاده از عبارت اختصاری YACC، مخفف عبارت Yet Another Compiler Compiler، از عبارتهای مرسوم بین طرفداران یونیکس بودند. البته پس از کمی بحث و گفتوگو برای پیدا کردن نامی زیباتر، یانگ و فیلو بهنام YAHOO، مخفف عبارت Yet Another Hierarchical» Officious Oracle» رسیدند. کلمهی «Hierarchical» بهمعنی سلسلهمراتبی به چیدمان دیتابیس در لایههای دایرکتوری، کلمهی «Officious» بهمعنی خشکورسمی به کارمندان اداری که از دیتابیس استفاده میکردند و «Oracle» هم به «منبع حقیقت و حکمت» اشاره داشت.
جری و دیوید برای یافتن معنی یاهو، به لغتنامهی آنلاین وبستر مراجعه کردند و در کمال تعجب متوجه شدند یاهو بهمعنای «گستاخ و ژولیده» است. یانگ در دوران دانشجویی به بددهانی شناخته میشد و فیلو هم بیپرده و رک صحبت میکرد؛ بههمینخاطر، بنیانگذاران یاهو خودشان را برای تعریف کلمهی مذکور، مناسب میدانستند! در نهایت، برندی متولد شد که تا چند سال بعد، معنای کلمهی یاهو را برای کاربران دنیای وب تغییر داد.
رشد یاهو با سرعت نور
پس از مدت کوتاهی از شروع فعالیت یاهو در دنیای اینترنت، استقبال کاربران به حدی زیاد بود که کامپیوترهای یانگ و فیلو دیگر پاسخگوی ترافیک ورودی نبودند. مارک اندریسن، همبنیانگذار نتاسکیپ در ابتدای سال ۱۹۹۵ به یانگ و فیلو پیشنهاد داد تا یاهو را به کامپیوتری قدرتمندتر در نتاسکیپ منتقل کنند. این تغییر مکان، بیش از همه برای دانشگاه استنفورد خوشایند بود، چون ترافیک ورودی یاهو، فشار زیادی را به زیرساخت شبکهی آنها وارد میکرد. در واقع، یاهو با سرعت نور در حال رشد و پیشرفت بود.
ترکیب جوانگرایی و تجربه
جری و دیوید پس از مدتی از شروع فعالیت یاهو متوجه شدند که حفظ هر دو جنبهی خلاقیت و مدیریت در استارتاپ در حال رشد، برای آنها آسان نیست. به همین دلیل از تیموتی کوگل (Timothy Koogle)، یکی از دانشجویان سابق استنفورد خواستند تا بهعنوان مدیرعامل در یاهو مشغول به کار شود. کوگل در دانشکدهی مهندسی تحصیل کرده بود و سابقهی فعالیت او به بازسازی موتور و تعمیر خودرو مربوط میشد. البته او پس از مدتی به دنیای فناوری نزدیک شده و سابقهی کار در موتورولا و اینترمک را داشت.
از اولین اقدامات مهم و تأثیرگذار کوگل در یاهو میتوان به استخدام جف مالت (Jeff Mallett) بهعنوان مدیر عملیات اشاره کرد. مالت با سابقهی عضویت در تیم ملی فوتبال کانادا، در ۲۲ سالگی به دنیای تجارت و مدیریت وارد شد. او فعالیتهای فروش و بازاریابی و توسعهی کسبوکار را در شرکت خانوادگی والدینش در صنعت مخابرات، انجام میداد.
مالت پیش از پیوستن به یاهو در شرکتهای Reference Software و WordPerfect سابقهی فعالیت داشت و اصول بازاریابی حرفهای را در آنها آموخته بود. از سوابق دیگر او میتوان به معاونت ارشد در بخش کامپیوتر شرکت Novell اشاره کرد. مالت و کوگل در کنار یکدیگر یاهو را از یک دایرکتوری سادهی وبسایت، به یکی از محبوبترین سرویسهای دنیای فناوری اطلاعات تبدیل کردند. شاید اگر مالت و کوگل به درخواست بنیانگذارن یاهو پاسخ مثبت نمیدادند، یاهو رشد چندانی را تجربه نمیکرد.
کوگل و مالت پس از مدتی بهعنوان «والدین» یاهو در شرکت شناخته میشدند. درحالیکه یانگ و فیلو با ظاهر اسپرت و تیشرت در محل کار حاضر میشدند، کوگل و مالت ظاهری کسبوکاری شبیه به مدیران سنتی داشتند. اطرافیان این تیم چهار نفره را شبیه به گروهی میدانستند که دو کودک ایدههای خود را در آن مطرح میکنند و بزرگسالان، وظیفهی اجرایی کردن ایدهها را برعهده دارند. رسانهها و تحلیلگران دنیای فناوری هم در آستانهی قرن جدید، تقریباً همین تفکر را درباره یاهو و گروه مدیرانش داشتند. آنها میگفتند یانگ و فیلو ایدههای جذابی داشتند که کاربران را به خود جذب کرد. مالت و کوگل همان ایدهها را به کسبوکاری ساختارمند تبدیل کردند که منجر افزایش به سرمایهگذارها و تبلیغدهندهها شد.
راهاندازی اولین مدل درآمدزایی یاهو
ترکیب جوانگرایی و تجربه باعث شد تا مدل درآمدزایی یاهو به سرعت راهاندازی شود. درآمد عمدهی یاهو در سالهای ابتدایی از فروش تبلیغات بنری کسب میشد. یاهو فضای تبلیغات را در صفحات وب خود به فروش میرساند. کسبوکارها نیز برای نمایش تبلیغ محصولات خود به کاربران یاهو، از این فضاها استفاده میکردند؛ این دقیقاً همان چیزی است که امروزه هم در بسیاری سرویسهای اینترنتی دیده میشود.
تبلیغات بنری یاهو نهتنها از لحاظ بصری کاربر را به محصول مدنظر جذب میکرد، بلکه اغلب حاوی لینکی به وبسایت کسبوکار خریدار تبلیغات بود. تبلیغات بنری برخلاف تبلیغات مرسوم تلویزیون و رادیو و مجله، خریدار را مستقیماً به شرکت تبلیغدهنده متصل میکرد؛ در نتیجه، استفاده از این نوع تبلیغات به شدت محبوب شد.
بخش دیگری از درآمد یاهو، در همکاری با خردهفروشهای اینترنتی بهدست میآمد. یاهو خردهفروشی آنلاین نبود، اما ترافیک قابل توجهی داشت. ازطرفی وبسایتهای فروش آنلاین، برای نمایش محصولات خود در وبسایت اختصاصی و رشد فروش، نیاز به ترافیک بیشتر داشتند. یاهو با هدایت کاربران به وبسایتهای خردهفروشی هدایت، از فروش محصولات کارمزد دریافت میکرد. در نتیجه، یاهو بهمرور به «پرتال» تبدیل شد و بهنوعی نقش دروازهای به دیگر بخشهای اینترنت را ایفا میکرد. یاهو تنها بستر برای این کار نبود و Excite و Infoseek و Lycos از جمله رقبای قدرتمند این وبسایت بودند.
درآمد میلیون دلاری
یاهو بهکمک درآمدی که از تبلیغات و کارمزد فروش آنلاین دریافت میکرد، امکان ادامهی فعالیت بهصورت رایگان را داشت؛ این در حالی بود که سرویسهای دیگر همچون AOL و Prodigy و Microsoft Network خدمات پولی ارائه میدادند. یاهو بهترین مقصد برای افرادی بود که بهدنبال خدمات رایگان اینترنتی بودند. اگرچه رقبای یاهو ظاهر زیباتر و گرافیکیتری در سرویسها داشتند، همان خدمات مشابه را با دریافت هزینه ارائه میکردند.
اگرچه یاهو در ابتدا درآمد بالایی نداشت و در سال ۱۹۹۵ تنها یک میلیون دلار درآمد کسب کرد، پس از مدتی غولهای قدیمی همچون AOL را هم پشت سر گذاشت. این شرکت مانند آمازون برندی موفق بود که متمرکز بر رضایت کاربر فعالیت میکرد.
فصل دوم: رشد یاهو
یاهو به کمتر از دو سال زمان نیاز داشت تا در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیرد. در این فصل از داستان یاهو، مرحلهی رشد این برند را گامبهگام بررسی میکنیم.
یاهو در بازار سرمایه
سهام یاهو در سال ۱۹۹۶ بهصورت عمومی و با قیمتگذاری ۱۳ دلار برای هر سهم، در بازار بورس عرضه شد. در همان روز اول، ارزش سهام شرکت به ۴۳ دلار رسید. پیشبینیها، ارزش یاهو را نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار تخمین میزدند که ۱۵ برابر بیشتر از درآمد شرکت در سال ۱۹۹۶ بود.
شروع تبلیغات
پس از عرضهی سهام یاهو در بازار سرمایه، مدیران یاهو تصمیم گرفتند برندشان را ازطریق تبلیغات به کاربران بیشتر معرفی کنند. مدیران، فارغالتحصیل دیگری از استنفورد بهنام کارن ادواردز را برای توسعهی برند شرکت استخدام کردند. او با آژانس تبلیغاتی Black Rocket قراردادی امضا کرد تا مدیریت تبلیغات یاهو را برعهده بگیرد. شاید برایتان جالب باشد که بلک راکت توسط چهار مدیر تبلیغاتی اداره میشد که هیچکدام کامپیوتر نداشتند.
یاهو در بهار سال ۱۹۹۷ تقریباً تمامی بودجهی تبلیغاتی خود را برای اجرای کمپینی در سطح ملی ایالات متحدهی آمریکا هزینه کرد تا تبلیغات تلویزیونی انجام دهد. کمپین تبلیغاتی یاهو با موفقیت قابل توجهی همراه بود و نقش مهمی در شناساندن برند خصوصاً به کاربران آمریکایی داشت.
مدیران از مفاهیمی ساده و به دور از تمرکز بر قابلیتهای فناورانهی سرویس خود، برای تبلیغ دستاوردها و امکانات یاهو استفاده کردند. آنها در نهایت بهدنبال این بودند که شرکت خود را به یک شرکت رسانهای تمامعیار تبدیل کنند. کمپین بازاریابی یاهو رویکردی تهاجمی را هم در پیش گرفته بود. مدیران بازاریابی لوگوی شرکت را در هر مکان ممکن به نمایش میگذاشتند تا مردم هرچه بیشتر با این نماد و نام جدید آشنا شوند.
یاهو در مسیر توسعه
پس از اینکه یاهو به برندی معتبر و شناختهشده در اینترنت تبدیل شد، شرکت بهدنبال افزایش خدمات رفت تا از رقبای دیگر خصوصاً AOL عقب نیفتد. آنها سرویسهایی همچون چت، خرید آنلاین و اخبار را به وبسایت اصلی اضافه کردند تا کاربران هرچه بیشتر، تجربهای کامل را در یاهو ببینند. همچنین قابلیتی بهنام My Yahoo را به وبسایت اضافه شد که امکان شخصیسازی صفحهی اصلی را به کاربران میداد. در نتیجه هر کاربر تنها محتوای مورد علاقهی خود را در صفحهی اصلی یاهو مشاهده میکرد. با اضافه شدن خدمات ذکرشده به یاهو، این موتور جستوجو بیش از پیش در بین کاربران محبوب شد.
یاهو در گسترش حوزهی فعالیت خود بهدنبال همکاری با شرکتهای بزرگ دیگر هم رفت. آنها ابتدا با ویزا وارد همکاری شدند تا ابتدا یک مجموعهی فروشگاهی آنلاین راهاندازی کنند؛ ایدهای که هیچگاه اجرا نشد. همکاری بعدی با Ziff-Davis برنامهریزی شد تا مجلهای آنلاین و چاپی بهنام Yahoo! Internet Life راهاندازی شود که باز هم به نتیجه نرسید. نتاسکیپ هم تصمیم به همکاری با یاهو داشت تا سرویس اینترنتی مبتنی بر موضوع در مرورگر خود پیادهسازی کند که اجرایی نشد.
راهاندازی محبوبترین سرویس
کاربران اینترنت در سال ۱۹۹۷، روزانه از یاهو برای مرور ۶۵ میلیون صفحهی وب استفاده میکردند. این استقبال چشمگیر باعث شد تا مدیران این شرکت به فکر راهاندازی یک سرویس جدید بیفتند. در همان سال، یاهو شرکت اطلاعرسانی Four11 را با پرداخت ۹۵ میلیون دلار تصاحب کرد.
خرید شرکت اطلاعرسانی Four11 به یاهو این امکان را داد تا از قابلیتهای سرویس ایمیل هم استفاده کند. همین قابلیتها در ترکیب با سرویس ایمیل قبلی یاهو باعث شد تا شرکت موفق به ارائهی ایمیل رایگان به کاربران شود (Yahoo! Mail). این سرویس یکی از نقاط قوت یاهو به شمار میرفت که احتمالاً شما هم تجربهی ساخت حساب کاربری در این سرویس را دارید.
شاید تعجببرانگیز باشد که تعداد کاربران یاهو در میانههای سال ۱۹۹۸ که اینترنت چندان گسترش نیافته بود، به ماهانه ۴۰ میلیون نفر رسیده بود که ۱۲ میلیون نفر از آنها، کاربر سرویس ایمیل بودند. آمارهای جدید، یاهو را به رقیب جدی AOL تبدیل میکرد.
سرمایهگذاری و حضور در جمع یونیکورنها
یکی از سرمایهگذاریهای مهم در یاهو در آستانهی قرن جدید، توسط سافتبانک ژاپن انجام شد. شرکت با پرداخت ۲۵۰ میلیون دلار، سهام خود را به ۳۱ درصد رساند. در آن زمان یاهو دیگر وارد جمع یونیکورنها شده بود و ارزشگذاری ۶٫۹ میلیارد دلاری برای این استارتاپ اینترنتی تخمین زده میشد. ارزشگذاری که از اکثر شرکتهای رسانهای بیشتر بود.
یاهو با تکیه بر همین رشدها تصمیم گرفت تا حوزهی فعالیت خود را گسترش دهد. آنها بهدنبال ورود به صنعت خدمات اتصال اینترنتی بودند و Yahoo! Online را راهاندازی کردند. شریک اول یاهو، MCI Worldcom بود که بیش از یک سال با آنها همکاری نکرد. به همین دلیل مدیران به سراغ AT&T رفتند تا سرویس اینترنت مدنظر را با تکیه بر AT&T WorldNet ارائه کنند.
یاهو برای بخش موتور جستوجوی خود از خدمات شرکتهای دیگر استفاده میکرد. آنها تا سال ۱۹۹۸ با Alta Vista از شرکت Digital Equipment استفاده میکردند، اما پس از آن با شرکت کالیفرنیایی Inktomi وارد همکاری شدند. از رخدادهای مهم دیگر یاهو در سال ۱۹۹۸ میتوان به خرید Viaweb، تولیدکنندهی نرمافزارهای اینترنتی اشاره کرد که با پرداخت ۴۴ میلیون دلار انجام شد. یاهو با خرید شرکت جدید سعی داشت تا با استفاده از نرمافزارهای آن، امکان توسعهی وبسایت شخصی را به کاربران خود بدهد. وبسایتهایی که عموماً با هدف خرید و فروش کالاها بهصورت آنلاین، راهاندازی میشدند.
در ادامه سرمایهگذاریهای، یاهو در سال ۱۹۹۸، شرکت Yoyodyne Entertainment را ازطریق جابهجایی سهام تصاحب کرد. شرکت جدید، قابلیتهای متنوعی همچون دیتابیس ارزشمندی از مشتریان و داراییهای مشابه را دراختیار یاهو قرار داد.
۹۵ میلیون بازدید روزانه
در پایان سال ۱۹۹۸، آمار بازدید صفحات از یاهو به رکورد قابل توجهی رسیده بود و عدد ۹۵ میلیون روزانه را نشان میداد. آماری که نسبت به سال قبل پیشرفت قابل توجهی داشت. این آمار برای سالهایی که بسیاری از مردمان جهان به اینترنت دسترسی نداشتند، فوقالعاده بود.
اشتباه بزرگ یاهو
یاهو این شانس را داشت که گوگل، غول موتورهای جستوجوی امروزی را بخرد. این شرکت در سال ۱۹۹۸ میتوانست فناوری موتور جستوجویی را که توسط دو دانشجوی دیگر استنفورد، لری پیج و سرگی برین، توسعه داده شده بود، با پرداخت یک میلیون دلار خریداری کند. سرانجام این معامله که از سوی بینانگذاران گوگل مطرح شده بود، سر نگرفت. شاید اگر یاهو، گوگل را خریداری میکرد، این شرکت در سراشیبی سقوط قرار نمیگرفت و امروزه میتوانست بزرگترین موتور جستوجوی جهان باشد.
در مورد این معامله، دیوید فیلو با بنیانگذاران گوگل مذاکره کرد و به آنها پیشنهاد داد تا با مایکل موریتز صحبت کنند. موریتز بعداً ازطریق سکویا کپیتال در گوگل سرمایهگذاری کرد. جرمی رینگ، یکی از مدیران اجرایی ارشد یاهو از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، دربارهی این پیشنهاد میگوید: پیشنهاد خرید گوگل با پرداخت یک میلیون دلار، احتمالاً بهترین پیشنهاد تاریخ سیلیکونولی، کالیفرنیا، ایالات متحده، سیارهی زمین و کهکشان راه شیری بوده است!
یاهو در سال ۱۹۹۸ محصولی را توسعه داد که کمی بعد به یکی از نقاط قوت اصلی شرکت تبدیل شد. Yahoo! Pager در ۹ مارس ۱۹۹۸ رونمایی شد که قابلیتهای پیامرسانی را در ترکیب با سرویسهای دیگر همچون Yahoo! Chat ارائه میکرد. از قابلیتهای اصلی پیجر میتوان به پیامرسانی، گروه مخاطبان با پشتیبانی از پیامهای وضعیت کاربری، امکان مسدودسازی تماس کاربران، اعلان هشدار در زمان آنلاین شدن کاربران دیگر و اعلان هشدار دریافت ایمیل اشاره کرد. این کلاینت جامع نرمافزاری در سال ۲۰۰۰ به Yahoo! Messenger تغییر نام داد. برندی که در سالهای بعد بیش از بسیاری از سرویسهای یاهو به شهرت رسید.
قرن جدید و حضور رقبای جدید
در آستانهی قرن ۲۱، صنعت کامپیوترهای شخصی و خصوصاً اینترنت، مملؤ از بازیگران جدید شده بود. NBC با سرمایهگذاری در پرتال اینترنتی !Snap تحت مالکیت CNET به رقابت وارد شده بود. از سوی دیگر، دیزنی هم به این بازار چشم داشت و ۴۳ درصد از سهام Infoseek را خریداری کرد. Home Corporation پرتال مشهور دیگر یعنی Excite را خریداری کرد و مایکروسافت هم سرمایهگذاری و توسعهی MSN را افزایش داد.
از غولهای جدیدی که به دنیای اینترنت وارد شدند میتوان به America Online اشاره کرد که با خرید Netscape و پرتال Netcenter بهدنبال افزایش سهم بازار بود. بههرحال بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکردند که آیندهی صنعت رسانه در اینترنت رقم خواهد خورد و بههمیندلیل شرکتهای بزرگ تمام تلاش خود را برای کسب سهمی از صنعت جدید نشان میدادند. با حضور بازیگران جدید صنعت اینترنت، یاهو برای حفظ جایگاه خود کار سختی در پیش داشت. ناگفته نماند که کوگل در سال ۲۰۰۱ از سمت مدیریت عامل یاهو کنار رفت و تری سمل جایگزین او شد.
یاهو با ادامه دادن تمرکز روی مشتریان و رضایت آنها، تمام تلاش خود را انجام میداد تا سهم قابل توجهش از بازار را حفظ کند. مدیران یاهو میدانستند که برای خروج یک مشتری از وبسایت آنها و رفتن به وبسایت رقیب، تنها یک کلیک نیاز خواهد بود. بههمیندلیل آنها تلاش میکردند تا خدمات هرچه بیشتری به کاربران ارائه کنند. در سال ۱۹۹۹ سرویس GeoCities توسط یاهو خریداری شد که در دسامبر ۱۹۹۸ لقب سومین وبسایت پربازدید جهان را پس از AOL و یاهو کسب کرده بود.
جئوسیتیز به کاربران امکان میداد تا صفحات وب شخصی داشته باشند و بهنوعی ابزار ارتباطی را نیز برای آنها فراهم میکرد. یاهو امیدوار بود تا خرید جدید، منجر به تبادل کاربران دو سرویس شود و به رشد هر دو کمک کند. فراموش نکنید که یاهو جزو معدود استارتاپهایی بود که از ترکیدن حباب دات کام در قرن ۲۱ جان سالم به در برد، اما بههرحال ارزش سهام آنها در سال ۲۰۰۱ به پایینترین حد خود یعنی ۸٫۱۱ دلار رسیده بود.
بازگشت دوران درخشان برای یاهو
ورود به قرن جدید با رشد شدید درآمد و سود برای یاهو همراه بود. فروش شرکت از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ از ۷۱۷ میلیون به ۳٫۵ میلیارد دلار رسید. البته در سال ابتدایی، ضرر ملی ۹۲٫۸ میلیون دلار گزارش شد که در سال ۲۰۰۲ به سود ۴۲٫۸ میلیون دلاری انجامید. سرانجام سود خالص در سال ۲۰۰۴ به ۸۳۹٫۶ میلیون دلار رسید. روند رشد یاهو، با خرید شرکتهای متعدد سرویسدهندهی اینترنتی همراه بود. آنها از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، ۱۳ شرکت اینترنتی را خریداری کردند، ازجمله Arthas.com و Launch Media و HotJobs.
یاهو همچنین در سال ۲۰۰۰ تفاهمنامهای با گوگل امضا کردند تا در ازای پرداخت مبلغ ۷ میلیون در سال از موتور جستوجوی آن شرکت برای بهبود نتایج جستوجوی خود بهره ببرند. البته این موضوع به نفع گوگل شد و این شرکت توانست از نظر مالی و برندینگ خود را تقویت کند. ناگفته نماند افزایش ترافیک بازدید از یاهو نیز تأثیر بسیار بزرگی بر رشد شرکت داشت. آنها در ماه مارس ۲۰۰۴ به آمار بازدید روزانهی ۲٫۴ میلیارد صفحه رسیدند.
خطر شکست در کمین یاهو
یاهو در سالهای ابتدایی دههی ۲۰۰۰ با شرکتهای متعددی وارد همکاری شد تا هرچه بیشتر خدمات خود را توسعه دهد. آنها با SBC Communications وارد همکاری شدند تا خدمات اتصال اینترنتی خود را توسعه دهند. از شرکای دیگر میتوان به Nextel Communications اشاره کرد که قصد ارائهی تعدادی از خدمات و محصولات یاهو را در گوشیهای خود داشت. از خدمات مورد نظر میتوان به ایمیل، پیامرسانی، بازی و محتوای خبری اشاره کرد. اولین همکاریهای یاهو با ورایزن هم در میانهی همان دهه رخ داد و یاهو تصمیم گرفت تا پرتال خبری اختصاصی برای ورایزن توسعه دهد.
خرید بسیاری از شرکتهایی که در بالا اشاره شد، با هدف بهبود موتور جستوجوی یاهو بود. شرکت آمریکایی خطر رشد هموطن خود را درک کرده بود و با هر قیمتی بهدنبال شکست دادن گوگل بود. آنها همچنین در سال ۲۰۰۴ همکاری خود را با گوگل قطع کردند.
از تلاشهای شکستخوردهی یاهو در بخش موتور جستوجو میتوان به برنامهای اشاره کرد که در سال ۲۰۰۴ با هدف جذب شرکتها به سرویس پولی جستوجو اجرا شد. شرکتها با پرداخت هزینه به یاهو، تضمین نمایش در نتایج جستوجو را دریافت میکردند که با وجود جذاب بودن، از طرف بازاریابها و عموم مردم با استقبال روبهرو نشد. برنامهی مذکور در سال ۲۰۰۶ بهنوعی متوقف شد و یاهو تنها به شرکتها تضمین میداد که وبسایت آنها را بیشتر اسکن کند و خدمات دیگری به آنها ارائه دهد.
راهی برای شکست گوگل
یاهو در میانهی دههی ۲۰۰۰ وارد رقابت شدیدی با گوگل شده بود. شرکتی که زمانی احتمال پیوستن آن به زیرمجموعهی یاهو وجود داشت، بهمرور به خطرناکترین رقیب آنها تبدیل شد. یاهو در سال ۲۰۰۴ و در واکنش به رونمایی جیمیل گوگل، ظرفیت حساب کاربری ایمیل همهی کاربرانش را از چهار مگابایت به یک گیگابایت افزایش داد. حسابهای کاربری پیشرفته و پولی نیز دو گیگابایت فضا دریافت میکردند.
رقابت دیگر در بخش سرویسهای گفتوگو بود که هنوز یاهو مسنجر در آن فرمانروایی میکرد. گوگل با عرضهی Google Talk و خدمات VoIP، تهدیدی جدی برای یاهو ایجاد کرد که به توسعهی همکاری یاهو و مایکروسافت منجر شد. دو شرکت، سرویسهای پیامرسان خود را باهم ادغام کردند تا رقیبی قدرتمند در برابر گوگل باقی بمانند.
از خریدهای مهم یاهو تا پیش از ورود به سراشیبی سقوط میتوان به سرویس اشتراک عکس فلیکر اشاره کرد که تا پیش از تولد و رشد عجیب اینستاگرام، یکی از محبوبترین سرویسهای موجود بود. در سال ۲۰۰۵، سرویس ترکیبی وبلاگ و شبکهی اجتماعی یاهو نیز بهنام یاهو ۳۶۰ متولد شد که با وجود استقبال مناسب در ابتدای فعالیت، بهمرور وارد سراشیبی شکست شد.
فصل سوم: سقوط یاهو
در این فصل از داستان یاهو، به سرگذشت این امپوراتوری بزرگ در دوران شکست میپردازیم.
شروع بحران
با نزدیک شدن به سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰، بحرانهای کوچک و بزرگ در یاهو بهوجود آمدند. تلاشهای شرکت برای مقابله با رقابی تازهنفسی همچون گوگل، داراییهای آنها را روزبهروز کاهش میداد. در نهایت اولین نشانهها از ضعف مالی یاهو در سال ۲۰۰۸ پدیدار شد.
یاهو اعلام کرد که حدود هزار نفر از نیروی انسانی خود (معادل هفت درصد از نیروی انسانی) را تعدیل خواهد کرد. در همان سال، برنامهی تعدیل دیگری اعلام شد که ۱،۵۲۰ نیرو را از یاهو اخراج کرد. چنین فرایندهایی نشان از ضعف مدیریت غول اینترنتی بودند که اولویتدهی در رقابت و مدیریت داراییهای موجود را رعایت نکرده بود. تعدیل نیروها، با کنار رفتن جری یانگ از سمت مدیریت عامل نیز همراه بود که در نوع خود خبر شوکهکنندهای محسوب میشد.
یاهو با وجود موفقیتهای متعددی که در دنیای اینترنت کسب کرده بود، مذاکراتی برای همکاری یا حتی ادغام با مایکروسافت را هم دنبال میکرد. در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷، مذاکرات به اوج رسیدند، اما هیچکدام موفقیتآمیز نبود. ردموندیها حتی در سال ۲۰۰۸ تلاش کردند تا با پرداخت ۴۴٫۶ میلیارد دلار، یاهو را خریداری کنند که موفق نشدند.
مدیران یاهو در آن زمان حتی پیوستن به گوگل را هم در نظر داشتند. بههرحال درنهایت پیشنهادهای مایکروسافت بهکلی رد شد و یاهو بهدنبال راهکارهای استراتژیک دیگر برای ادامهی حیات رفت. مایکروسافت زمانی پیشنهاد خرید یاهو را با رقم ۳۳ دلار برای هر سهم مطرح کرده بود. جالب است بدانید ارزش سهام یاهو ۱۰ ماه پس از رد کردن پیشنهاد ردموندیها به ۸٫۹۴ دلار رسید. جری یانگ، در سال ۲۰۰۷ جایگزین سمل در سمت مدیرعاملی یاهو شد.
فصل تغییرات
کارول بارتز، رئیس سابق هیئتمدیرهی اتودسک در سال ۲۰۰۹ بهجای یانگ بهعنوان مدیرعامل یاهو انتخاب شد. هیئتمدیره پس از کنار گذاشتن یانگ، بهدنبال ایجاد تغییرات زیرساختی در یاهو بودند. از تغییرات مهم در زمان بارتز میتوان به افزایش همکاری مایکروسافت و یاهو در بخش موتور جستوجو و تغییر طراحی صفحهی اصلی پورتال یاهو اشاره کرد که از زبان طراحی مترو بهره میبرد.
یکی از چالشهای یاهو در پایان دههی ۲۰۰۰ که بارتز هم به آن اشاره کرد، عدم تعریف دقیقی از مأموریت و مسیر حرکت شرکت بود. درواقع، یاهو آنچنان روی تنوع محصولات سرمایهگذاری کرده بود که توانایی یکپارچه کردن آنها را نداشت. در نهایت بارتز هم در سال ۲۰۱۱ از سمت مدیرعاملی کناره گرفت.
یاهو مسنجر که در تمامی سالهای فراز و فرود شرکت، توسعههای قابل توجهی را تجربه میکرد و در تلاش برای شکست رقبای جوان خود بود، در سال ۲۰۱۱ با قابلیتهای متنوع بهروز شد. درواقع آخرین بهروزرسانی مهم نسخهی ویندوز این پیامرسان در همان سال منتشر شد که قابلیتهایی همچون هماهنگی با فیسبوک و توییتر داشت.
تلاشهای نافرجام
اسکات تامسون در سال ۲۰۱۲ برای مدت کوتاهی مدیریت یاهو را برعهده گرفت. او قبلاً در سمت مدیریت کل پیپال مشغولبهکار بود. بهمحض شروع مدیریت تامسون، شایعهها پیرامون تعدیل نیروی احتمالی جدید در یاهو قوت گرفت. در آوریل آن سال، خبر تعدیل دو هزار نفر، معادل ۱۴ درصد از نیروی انسانی یاهو، منتشر شد.
تامسون در دوران مدیریت خود تلاشهای متعددی انجام داد تا ساختار یاهو را اصلاح کند. او شرکت را به سه زیرمجموعه کرد تا فعالیتها سازماندهی بیشتری داشته باشند. البته تامسون هم در نهایت موفق نبود و جای خود را به مدیر اجرایی سابق گوگل، مریسا مایر داد. مایر در سال ۲۰۱۲ بهعنوان جوانترین مدیرعامل یک شرکت فهرست فورچن ۵۰۰ در یاهو مشغول به کار شد.
کارآموز گوگل، رئیس یاهو
زمانی که مریسا مایر بهعنوان مدیرعامل به یاهو پیوست، امیدها برای نجات شرکت از سقوط مجدداً زنده شد. حتی مراسم ورود مایر به یاهو نیز با تم خاصی برگزار و بهنوعی شعار امید به شرکت تزریق شد.
مریسا مایر در سال ۱۹۹۹ فرصتهای شغلی عالی را رد کرده بود تا بهعنوان کارآموزی در گوگل مشغول به کار شود. او که سابقهی دانشگاهی عالی هم داشت، تصمیم گرفته بود تا آیندهی خود را در مدیریت در دنیای فناوری ترسیم کند. مایر در گوگل تا جایی پیش رفته بود که مدتی بهعنوان معاون ارشد بخش تجربهی کاربری و موتور جستوجو فعالیت میکرد. سابقهی عالی مایر در بزرگترین رقیب یاهو، این احتمال را ایجاد کرده بود که او توانایی نجات شرکت را از سقوط دارد.
کارشناسان اعتقاد دارند سرمایههای عظیمی که در دست یاهو بود، امکان ریسک کردن روی مریسا مایر را به شرکت میداد. فراموش نکنید که یاهو در سال ۲۰۰۵ از سرمایهگذارهای اولیهی علیبابا بود و ازطریق همان سهام، همیشه جریانی مناسب از درآمد داشت. درواقع همین سهامداری باعث میشد تا یاهو با وجود شکستهای متعدد در محصولات، هنوز بهعنوان یک شرکت، ارزش بالایی داشته باشد. بههرحال مایر هم از تنزل رتبهای که در گوگل دریافت کرده بود بهنوعی دلسرد شد و در نهایت به یاهو آمده بود.
دوران مدیریت مایر
زمانی که مریسا مایر به یاهو آمد، کارمندان او را بسیار تحسین میکردند. مایر ابتدا تمرکز خود را روی بهبود محیط کاری و فرهنگ سازمانی یاهو گذاشت. او تلاش میکرد تا کارمندان را هرچه بیشتر در فرایندهای تصمیمگیری اساسی شرکت درگیر کند و حتی شخصاً در گفتوگوی مستقیم با آنها شرکت میکرد.
در ابتدای مدیریت مایر، شرایط در ظاهر برای یاهو مناسب بهنظر میرسید. در سال ۲۰۱۳ آنها موفق به دریافت جایزه برای اپلیکیشن آب و هوای موبایلی شدند و مایر نیز مسیر شرکت را بیشازپیش به سمت کاربریهای موبایل هدایت کرد. یک سال پس از ورود مایر به یاهو، سهام شرکت رشد ۶۰ درصدی را تجربه کرد و آنها با ۷۵ درصد سود، بالاترین سود را در میان شرکتهای فورچن ۵۰۰ داشت.
یاهو در دوران مدیریت مایر توانست در دورهی کوتاهی گوگل را در کسبوکار موتور جستوجو پشت سر بگذارد. آنها همچنین در رقابت با فیسبوک توانستند شبکهی اجتماعی تامبلر را خریداری کنند. مایر هم مانند مدیران قبلی بهمرور وارد روند خرید استارتاپها شده بود و پرداخت ۱٫۱ میلیارد دلار برای خرید تامبلر، از اقدامهای بزرگ او بود. بههرحال با وجود تمامی رشدهای تجربهشده تا میانهی دههی ۲۰۱۰، یاهو هنوز در دورهی بحران بود و با سالهای اوج خود فاصله داشت. بهعلاوه، امید و اعتقاد کارمندان به شرکت نیز هنوز بهطور کامل بازیابی نشده بود.
چالشی بزرگ پیشروی یاهو
عرضهی عمومی سهام علیبابا، رخدادی بود که چالشهای عظیمی را به یاهو وارد کرد. شرکت چینی با ارزشگذاری ۲۳۰ میلیارد دلار، به غولی بزرگ در دنیای تجارت الکترونیک تبدیل شد که افزایش سرمایهی قابل توجهی را هم برای یاهو بههمراه داشت. سهامداران پس از IPO علیبابا نزد مایر آمدند و دربارهی سرمایهی جذبشده از علیبابا با او مذاکره کردند. آنها بهدنبال این بودند که روش هزینه کردن سرمایهی جدید و سهم خود را مشخص کنند. برخی کارشناسان به یاهو پیشنهاد میدادند تا با AOL وارد اتحاد استراتژیک شود تا چالشهای پرداخت مالیات خود را کاهش دهد.
یاهو در سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفت تا سهام خود در علیبابا را به شرکتی مجزا تبدیل کند تا فشار مأموران مالیاتی کم شود. درنتیجه نقش عملیاتی یاهو هم در علیبابا کاهش یافت و آنها بخش کسبوکارهای کوچک خود را (شامل وبسایتها) از شرکت اصلی جدا کردند. در همان سال، ورایزن AOL را خریداری کرد تا فعالیت خود را در بخش ویدئو و تبلیغات موبایلی افزایش دهد. در ادامه، برنامههای یاهو برای دور زدن سیستم مالیاتی موفق نبود و بحران حکمهای سنگین مالیاتی، شرکت را تهدید میکرد. در نهایت برنامههای جداسازی سهام علیبابا لغو شد.
تلاش برای فرار مالیاتی
در سال ۲۰۱۶، بررسی گزینهها برای دور ماندن از فشار مالیاتی پس از کسب درآمد بسیار زیاد از IPO علیبابا، ادامه پیدا کرد. یاهو با بانکهای متعددی وارد مذاکره شد تا گزینههای جدید را بررسی کند. یکی از گزینهها، فروش کامل کسبوکار بود. از سرمایهگذارهای مهمی که در این تغییر مسیر به یاهو فشار میآوردند، میتوان به Starboard Value اشاره کرد که بهصورت جدی بهدنبال فروش شرکت بود. در نهایت، برنامههای ورایزن برای خرید یاهو بهصورت رسمی اعلام شد که باز هم با کاهش ارزش سهام شرکت همراه بود.
فصل چهارم: یاهو کنونی
یاهو در سال ۲۰۱۶ دیگر قافیه را به گوگل باخته بود و همچنین با چالشهای بزرگی دستوپنجه نرم میکرد. در نتیجه، امپراتوری یاهو در قرن ۲۱ در سراشیبی سقوط قرار گرفته بود. در این بخش از داستان یاهو، وضعیت این شرکت را در سالهای اخیر را بررسی میکنیم.
پیشنهاد خرید
خبر تصمیم جدی و نهایی ورایزن برای خرید هستهی کسبوکار اینترنتی یاهو در ژوئیه ۲۰۱۶ اعلام شد. شرکت آمریکایی تصمیم داشت تا خرید ۴٫۸۳ میلیارد دلاری جدید خود را با AOL ادغام کرده و شرکت جدیدی بهنام Oath راهاندازی کند. همانطور که گفته شد، این خرید شامل ۱۵ درصد سهام علیبابا نبود و همچنین یاهو ژاپن نیز بهصورت مستقل به کار خود ادامه داد. دو بخش مذکور، بعداً تحت مدیریت تیم جدید و با نام Altaba به کار ادامه دادند. شرکت Oath Inc نیز در سال ۲۰۱۹ به ورایزن مدیا تغییر نام داد.
افشای اطلاعات کاربران یاهو
از رخدادهای مهم پیرامون یاهو در سال ۲۰۱۶ میتوان به خبر ماه سپتامبر اشاره کرد که نفوذ به یاهو و افشای اطلاعات ۵۰۰ میلیون کاربر آن را تأیید میکرد. نفوذ مذکور، در سال ۲۰۱۴ رخ داده بود و برخی کارشناسان امنیتی، نیروهای روسی را مسئول نفوذ به یاهو میدانستند. مدتی بعد، خبر مشابهی از یاهو به گوش رسید که اینبار حدود سه میلیارد کاربر را تحت تأثیر قرار داده بود و بهنوعی ضربههای پایانی را به پیکرهی یاهو وارد کرد. همین اخبار باعث شد تا ورایزن پیشنهاد خود را ۳۵۰ میلیون دلار کاهش دهد. در نهایت یاهو با قراردادی ۴٫۴۸ میلیارد دلاری در ژوئن ۲۰۱۷ توسط ورایزن خریداری شد.
از سال ۲۰۱۷ تاکنون که یاهو و AOL تحت مالکیت ورایزن فعالیت میکنند، رخدادهای جزئی در محصولات و سرویسهای آنها اتفاق افتاده است. بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۸ اپلیکیشنی بهنام Yahoo! Together برای پلتفرمهای موبایل اندروید و iOS منتشر شد تا بهعنوان اپلیکیشنی مدرن، نیاز کاربران سنتی یاهو مسنجر و پیامرسان AOL را برطرف کند. پیامرسان مذکور، خانوادهها و مصرفکنندههای نهایی را هدف قرار داده بود و البته در برخی موارد بهعنوان رقیب اسلک شناخته میشد. در نهایت این پیامرسان هم در سال ۲۰۱۸ تعطیل شد.
یاهو ژاپن که در خرید کسبوکار هستهای یاهو توسط ورایزن حضور نداشت، روندی مخالف شرکت اصلی را طی کرد. این شرکت که حاصل همکاری یاهو و سافتبانک بود، پس از سال ۲۰۱۷ هم به فعالیت خود ادامه داده است و با کسب مجوزی از ورایزن، از برند یاهو استفاده میکند. پرتال وب یاهو ژاپن لقب پربازدیدترین وبسایت را در این کشور دارد و سرویسهای اینترنتی آن هم جزو برترینها هستند. مرکز مدیریت یاهو ژاپن در توکیو قرار دارد.
آلتابا که از بقایای یاهو پس از فروش هستهی کسبوکار به ورایزن، در نیویورک شروع به کار کرد، هیچ فعالیت عملیاتیای نداشت و تنها مدیریت داراییهای نقدی، سرمایهگذاریها، پورتفوی اوراق قرضه و برخی پتنتهای باقیمانده از شرکت را انجام میداد. تنها بخشی از برند یاهو که در آلتابا باقی ماند، همان یاهو ژاپن بود که در سال ۲۰۱۸ بهصورت کامل به سافت بانک واگذار شد. سهام شرکت نیز در دوم اکتبر سال ۲۰۱۹ از بازار نزدک حذف شد. در تاریخ چهارم اکتبر، فرایند نقدسازی و انحلال کامل شرکت نهایی شد و تنها سرمایهای جزئی از آن برای پرداخت مالیات احتمالی روی دارایی شرکت از سهام علیبابا باقی ماند.