خانوادههاي فناور ايراني ثابت کردند، با برنامهريزي و هدفگذاري صحيح براي يک شرکت ميتوان از تمامي سدها و پيشداوريهاي اجتماعي و فرهنگي که در مورد مشارکتهاي خانوادگي وجود دارد عبور کرد و پيشرفت و ترقي يک مجموعه خانوادگي را به چشم ديد.
اين خانوادههاي فناور
آشنایی با خانوادههای ایرانی که میراثشان برای نسل بعد فناوری است
11 آذر 1394 ساعت 10:14
خانوادههاي فناور ايراني ثابت کردند، با برنامهريزي و هدفگذاري صحيح براي يک شرکت ميتوان از تمامي سدها و پيشداوريهاي اجتماعي و فرهنگي که در مورد مشارکتهاي خانوادگي وجود دارد عبور کرد و پيشرفت و ترقي يک مجموعه خانوادگي را به چشم ديد.
خانوادههاي فناور ايراني ثابت کردند، با برنامهريزي و هدفگذاري صحيح براي يک شرکت ميتوان از تمامي سدها و پيشداوريهاي اجتماعي و فرهنگي که در مورد مشارکتهاي خانوادگي وجود دارد عبور کرد و پيشرفت و ترقي يک مجموعه خانوادگي را به چشم ديد.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، تصور کنيد، قرار باشد يک روز در هفته را بدون وسايل الکترونيکي و خدمات وابسته به آنها سپري کنيد. روزي که به جاي بيدار شدن با زنگ تلفن همراهتان بايد ساعت شماطهدار کوک کنيد، زمان استفاده از وسايل حملونقل عمومي نيازي به کارت هوشمند نداريد، پول نقد نبايد فراموشتان شود، براي تماس گرفتن با دوستان و آشنايانتان بايد دست به دامان تلفنهاي عمومي سکهاي بشويد، مجبور هستيد براي کوچکترين و سادهترين کار بانکي به نزديکترين بانک که ميبينيد مراجعه کنيد، براي ثبت خاطرات خوب و بد زندگيتان بايد دست به دامان دوربينهاي آنالوگ بشويد، روزنامهها به تنها منبع خبري شما بدل ميشوند و درنهايت روز شما بدون اينکه بتوانيد هرلحظه با دوستان و عزيزانتان در هر جاي اين کره خاکي ارتباط برقرار کنيد و با خستگي ناشي از رفتوآمدهاي تمامنشدني در طول روز به پايان ميرسد.
بهنظر ميرسد، حتي تصوير روزي که بدون وسايل الکترونيکي و خدمات فناوري سپري شود عذابآور است. عذابي که از وابستگي بيشازپيش ما به وسايل و خدمات اينچنيني نشأت ميگيرد، وسايلي که بهتدريج و به شکلي نرم به تمامي وجوه زندگي ما راه پيداکردهاند و به نحو غيرقابلباوري لحظهبهلحظه حيات ما را به وجودشان گرهزدهاند؛ اما رسوخ و نفوذ وسايل الکترونيکي و خدمات فناورانه در زندگي يکسويه مهمِ مغفول مانده دارد، وجهي که به شرکتهاي توليدکننده وسايل، قطعات و ارائهدهنده خدمات مربوط ميشود.
شايد به چشم ما نيايد، ولي اين شرکتها موفق شدهاند خود را به عضوي ثابت در خانوادهها بدل کنند. البته حضور دائم و درعين حال غايب شرکتها و سازمانهايي ازاين دست در زندگي نتيجه سالها ممارست و برنامهريزي صحيح مديران آنهاست، تلاشي که باعث شده شرکتهاي فناورانه حتي در بدترين لحظات و شرايط بحران اقتصادي سود و درآمد خود را به بالاترين سطح ممکن برسانند.
نکته جالبتوجه اين ماجرا رشد جهاني اين شرکتهاست، درواقع افزايش سود و بهرهوري مؤسسات مبتني بر فعاليتهاي فناورانه پديدهاي همهجايي است که منحصر به کشورهاي توسعهيافته صنعتي نميشود. قاعدهاي که در ايران رو به توسعه ما هم مصداق پيدا ميکند، کشوري که عليرغم تحمل هشت سال تحريم توانسته درزمينه فناوري اطلاعات، محصولات و خدمات مرتبط با آن به موفقيت نسبي دست پيدا کند. دستاوردي که بيش از هر چيز مرهون تلاشهاي سرمايهگذاران و صاحبان فکر و انديشه در بخش خصوصي است. گروهي که تغيير سبک زندگي مردم را غنيمت شمردند و تلاش کردند آنچه را توليد، وارد يا به فروش برسانند که نياز مبرم اين روزهاست. اما موضوع قابل توجه در جايگاه قابلقبول شرکتهاي فناورانه در ايران الگوي مديريتي آنهاست، شيوهاي که از الگويي امتحان شده و جواب پس داده يعني مديريت خانوادگي تبعيت ميکند.
نگاهي اجمالي به فهرست شرکتهاي ايراني فعال در اين حوزه نشان از سهم قابلتوجه مؤسسات خانوادگي دارد. شرکتهايي که شايد در بهترين حالت عمرشان نزديک به دو دهه باشد، ولي در همين مدتزمان کوتاه توانستهاند خود را بهعنوان يکي از ارکان جداناشدني چرخه اقتصاد معرفي کنند. سر پا باقي ماندن مؤسسات اينچنيني در شرايطي که بوي بهبود از اوضاع کلي اقتصاد به مشام نميرسد، ما را بر آن داشت گزارشي از مهمترين خانوادههاي فناور ايراني که در اين حوزه نام و نشاني براي خود دستوپا کردهاند تهيه کنيم.
دیجیکالا
کمتر کسي گمان ميکند، تجربه ناخوشايند خريد سنتي يک دوربين ديجيتال منجر به شکلگيري ايده راهاندازي فروشگاه اينترنتي محصولات ديجيتال بشود. اما اوايل دهه ۸۰ زماني که برادران محمدي از دانشگاه فارغالتحصيل شدند و در جستوجوي راهي براي پاسخگويي به علاقه شخصيشان يعني عکاسي بودند، جرقه ايجاد يک سيستم خريدوفروش آنلاين در ذهنشان زده شد. درواقع تجربه خريد ناموفق دوربين و لنز آن برادران محمدي را به فکر راهاندازي شيوهاي انداخت که ضمن ارائه يک محصول خوب، اطلاعات کافي در اختيار خريدار قرار دهد و او را با مزايا و معايب محصول موردنظرش آشنا کند. ايدهاي که سرانجام در سال ۸۵ پس از يک سال تحقيق و نظرسنجي با تأسيس يک شرکت هفتنفره عملي شد.
اين هفت نفر در يک بازه هفتساله به ۲۰۰ افزايش پيدا کردند و سايتي که در ابتدا تنها مختص فروش موبايل و دوربين عکاسي بود در کمتر از يک سال توانست لپتاپ و کامپيوترهاي جيبي را به کالاهاي خود اضافه کند. گستردگي محصولات ارائهشده از جانب ديجيکالا تا جايي ادامه يافت که اين روزها انواع و اقسام وسايل و قطعات الکترونيکي و حتي غير الکترونيکي را ميتوان در اين فروشگاه يافت.
ميانگين بازديد روزانه ۴۰۰هزار نفر از اين فروشگاه مجازي نشان ميدهد، فعاليتهاي اين دو برادر در راستاي آشنايي و جلب اعتماد مردم به خريد اينترنتي پس از ۹ سال نتيجه داده است. شايد قدري عجيب به نظر برسد، ولي مردمي که حتي در هنگام خريد حضوري بهسختي آنچه را ميشنوند و ميبينند باور ميکنند حالا به محتوايي که از طريق واسطهاي دريافت ميکنند اعتماد دارند و با خيالي آسوده محصولي که ميخواهند را از هرکجاي کشور سفارش ميدهند. اعتمادي که بخش زيادي از آن حاصل کار تيم ۲۱ نفره توليد محتواي اين فروشگاه است، تيمي متشکل از يک تحريريه ۱۴ نفره و استوديو عکاسي و گرافيکي ۷ نفره. پيشرفتهاي کاري ديجيکالا حميد و سعيد محمدي را بر آن داشته است که تا پايان سال جاري تعداد کارمندان خود را به ۷۰۰ نفر افزايش دهد و نمايندگيهاي خود را در ۱۵ استان کشور را راهاندازي کند.
نکته جالبتوجه در مورد ديجيکالا عدم استفاده طولانيمدت اين شرکت از تبليغات محيطي و تلويزيوني است، ديجيکالا عليرغم تجربه ۹ سالهاي که در عرصه محصولات ديجيتالي دارد تنها از يک سال پيشآگهيهاي تجاري خود از رسانه ملي را آغاز کرده است. تيم کارشناسي اين فروشگاه اينترنتي که امروز سهمي غيرقابلانکار در تجارت آنلاين ايران ايفا ميکند، زماني تبليغات خود را آغاز کردند که از ريشه گرفتن نامشان در ميان مصرفکنندگان اعتماد داشتند.
ثبت دوهزار سفارش در طول روز، گردش مالي مناسب در کنار استفاده حداکثري از امکانات فضاي وب موجب شد تا ديجيکالا در سال ۹۳ بهعنوان برترين مجموعه کسبوکار در حوزه تجارت الکترونيک انتخاب شود.
موفقيت تجاري در عين جلب رضايت مردمي براي ديجيکالا در شرايطي است که امروز رقباي جديد پا به عرصه کسبوکار آنلاين گذاشتهاند؛ رقبايي که هرچند توانستهاند بهواسطه افزايش اعتماد و توجه مردم به خريد اينترنتي نامي براي خود دستوپا کنند ولي تا کسب عنوان محبوبترين فروشگاه اينترنتي مسيري طولاني را بايد طي کنند.
ارتباط امن
نگاه انداختن به سابقه کاري شرکت ارتباط امن، ممکن است تصور بيتجربگي و خامي را در ذهن ايجاد کند. تصوري کاملاً اشتباه که توجه صرف به سال تأسيس يعني ۹۲ نشأت ميگيرد، اما نبايد فراموش کرد تجربهاي ۲۰ ساله در پس طرح راهاندازي اين شرکت نهفته است. تجربهاي که بيش از هر چيز مديون سوابق کاري مدير آن محمد مبصري است. مبصري دانشآموخته مديريت اجرايي از دانشگاه برفورد است، وي در سال ۲۰۱۴ بهواسطه فعاليتها گسترده و ثمربخشي که در حوزه فناوري اطلاعات داشته است توانست در فهرست ۵۵۰ مدير برتر خاورميانه که از سوي مجله Channel Champions انتخاب شد جاي بگيرد.
مبصري پس از چندين سال فعاليت حرفهاي در سال ۲۰۰۷ وارد شرکت کامگارد شد، اما پس از ۶ سال همکاري خود را با اين مجموعه قطع کرد. تنها دو ماه پسازاين جريان به درخواست مجموعه بينالمللي ايامتي به اين شرکت ملحق شد. شرکتي که باسابقهاي ۱۵ ساله و شعبات مختلف در هنگکنگ، سنگاپور و فيليپين به يکي از برجستهترين مجموعههاي اين حوزه در خاورميانه بدل شده است.
ايامتي با تمرکز بر سه حوزه رايانش ابري، مجازيسازي و امنيت تلاش کرد فردي متخصص در اين زمينه را براي همکاري انتخاب کند، به همين منظور مبصري را بهعنوان فردي حرفهاي و کار بلد به مجموعه خود اضافه کرد. اما رؤياهاي اين مدير متخصص تنها منحصر به کار در يک شرکت نبود، او براي پِي گرفتن آنچه در سر داشت تصميم به تأسيس يک شرکت در ايران گرفت. تصميمي که سرانجام در سال ۹۲ با همکاري همسرش عسل جعفرزاده به تحقق رسيد. درواقع، شرکت ارتباط امن را ميتوان ماحصل همين ايده دانست. مجموعهاي که تمرکز خود را بر ارائه و توزيع راهکارهاي فناوري اطلاعات و امنيت گذاشته است و تلاش ميکند با مطرح ساختن راهکارهايي نوين در حوزههاي فناوري اطلاعات، رايانش ابري و محيطهاي مجازي تحولي در اين عرصه ايجاد کند. علاوه بر تمام آنچه در مورد شرکت ارتباط امن گفته شد، مبصري را بايد فردي دانست که نامش با نرمافزار ضدويروس کسپرسکي گرهخورده است. کسي که براي اولينبار بنا به درخواست شرکت آواژنگ سيستم، براي آزمايش کسپرسکي در ايران اقدام کرد.
کسب نتيجه دلخواه از نصب اين نرمافزار روي سيستمهاي شرکت آواژنگ، موجب شد برنامههايي براي استفاده گستردهتر از اين آنتيويروس مطرح شود. ازآنجايي که در زمان شروع اين طرح کسپرسکي مجموعهاي نسبتاً کوچک بود، تعاملي دوستانه ميان طرفين شکل گرفت. ارتباطات مناسب در کنار فعاليتهاي مبصري براي معرفي درست اين محصول و آگاهي بخشيدن نسبت به استفاده از آنتيويروسهاي غيراستاندارد، کسپرسکي را به يکي از محبوبترين نامهاي تجاري آنتيويروس در ايران بدل کرد. محصولي که در ابتداي ورودش نه تنها توسط مبصري به فروش ميرسيد بلکه امور نصب و پشتيباني هم برعهده اين مدير خلاق و نوآور بوده است. هرچند پس از گذشت اين دوره و اطمينان يافتن مبصري نسبت به محصول و خدمات ارائهشده تيمي ۱۵ نفره کار تخصصي خود بر روي اين محصول آغاز کردند. بنابراين، حضور کسپرسکي در يکي از بهترين بازارهاي خاورميانه مرهون تلاشهاي مبصري است.
سماتک
آنچه سماتک را از ساير همرديفان و شرکتهاي خانوادگي متمايز ميکند، مديريت آن بهدست يک بانو کارآفرين و فناور است. فريبا مهديون، فارغالتحصيل مهندسي برق دانشگاه علم و صنعت فعاليت خود را بهعنوان کارشناس شبکههاي کامپيوتري در صداوسيما آغاز کرد، سپس به سرپرستي مرکز کامپيوتر شرکت مهندسين مشاور قدس رسيد و پس از کسب تجربه کافي و لازم در اين حوزه از سال ۷۷ تاکنون بهعنوان نايبرئيس هيئتمديره و مديرعامل شرکت سماتک مشغول به کار است. مهديون جزء معدود کارآفرينان زن در حوزه فناوري است که توانسته مجموعه خود را بهعنوان اولين مرکز آموزشهاي تخصصي IT در ايران، تنها مرکز آموزش تخصصي IT داراي گواهي تعهد به تعالي سازماني و نماينده انحصاري Android ATC در ايران معرفي کند.
نکته قابل تأمل در مديريت سماتک همراهي هميشگي محمدنقي قلندران، نه تنها در مقام يک همکار و مشاور بلکه بهعنوان همسر در کنار مهديون بوده است. قلندران که سابقه مديريت ۳۰ ساله شرکت تراست را در کارنامه خود دارد، تمام تخصص و تجربه خود را در اين زمينه بهکار بسته تا سماتک به بهترين نمونه در ميان همتايانش بدل شود.
نتيجه تلاشهاي اين زوج منجر به آن شده است که اين مجموعه به قويترين مرکز آموزشي فناوري اطلاعات در کشور بدل شود. موفقيت مهديون در شرکت سماتک باعث شد او در کنار ساير زنان براي تحقق بخشيدن به ايده راهاندازي انجمن زنان مدير کارآفرين تلاش کند، تلاشي که سرانجام در سال ۸۳ و با ثبت اين انجمن در وزارت کار و رفاه اجتماعي به ثمر نشست.
اين مدير کارآفرين در کنار فعاليت بهعنوان يکي از اعضاي اين انجمن، همواره به دنبال راهي براي گسترش زمينههاي کاري شرکت سماتک بوده است. در حال حاضر سماتک تا حدي در رسيدن به اين هدف توفيق داشته است که توانسته علاوه بر فعاليتهاي از پيش تعيينشده در زمينه IT، مسئوليتهاي اجتماعي نيز براي خود در نظر بگيرد و به فعاليتهاي عامالمنفعهاي ازجمله تعمير و بازسازي مدارس بپردازد. به گفته مهديون، يکي از اصليترين دلايل موفقيت مجموعه سماتک علاوه بر تلاش و پشتکار بيوقفه، الگوي مديريت خانوادگي آن و همراهي هميشگي اين زوج در تمامي گامها با يکديگر است.
آیکو
«آن طرح نويي که در سر حافظ بود ما آمدهايم تا در اندازيمش»، اولين نکتهاي که در مواجهه با شرکت آيکو به چشم ميآيد همين جمله است، شعاري که به بهترين شکل خبر از ايده و اهداف اصلي شرکت ميدهد. شرکتي که در سال ۸۰ کار خود را با شعار مشتريمداري، افزايش بهرهوري و کاهش هزينهها آغاز کرد.
ايمان فکري، مديرعامل شرکت آيندهنگاران يا همان آيکو، که سابقهاي ۱۸ ساله در حوزه IT دارد و بالغبر ۱۲ سال بهطور تخصصي در حوزه امنيت فعاليت داشته است؛ براي تحقق اين هدف سه حوزه امنيت، ارتباط با مشتري و ارائه محصولات نرمافزاري را انتخاب کرد. او با همکاري همسرش پريسا الوندي که علاوه بر قائممقامي شرکت مسئوليت مديريت فروش و امنيت شبکه را نيز بر عهده دارد توانسته در راستاي اهداف تعيينشده قدم بردارد.
فکري و الوندي اصليترين دلايل موفقيت شرکت خانوادگي که راهاندازي کردهاند در مشتريمداري، رفتار حرفهاي، فرهنگ کاري مبتني بر پاسخگويي، دقت و نظم در امور، صداقت، مسئوليتپذيري و احترام به مشتريان و درنهايت استفاده از تيم تخصصي ميدانند. فعاليتهاي اين شرکت طي ۱۴ سال گذشته به حدي گسترش يافته که در حال حاضر با سازمانها و مؤسساتي همچون: وزارت صنعت، معدن و تجارت، بانک ملي، بانک سينا، بانک شهر، معاونت سياسي صداوسيما و معاونت برنامهريزي و نظارت سازمان صداوسيما همکاري ميکند. به نظر ميرسد، اين زوج با مشارکت و همکاري با يکديگر توانستهاند قدم در راه اهداف و چشماندازهاي مجموعهاي بردارند که خلاقيت رکن جداناشدني است.
علاوه بر حفظ شيوه مديريتي يکي از عوامل مهم موفقيت شرکت ايدکو تعيين مأموريت و چشماندازهاي اين شرکت خانوادگي است. فکري و الوندي مهمترين مأموريت اين شرکت را بررسي نياز مشتريان در جهت افزايش بهرهوري سازمان آنها ميدانند. آنها براي رسيدن هدف موردنظر تلاش کردهاند، راهکارهاي مختلف سختافزاري و نرمافزاري باکيفيت و مقرونبهصرفه ارائه دهند. ادعا ايدکو افزايش بهرهوري و کارايي ديگر سازمانها از طريق ارتقای سطح کيفي و همهجانبه در ساختار IT آنهاست. به نظر ميرسد، ايدکو ضمن حفظ چارچوبها و اصول اوليه مشخصشده بهشدت از طرحهاي جديد همراستا با اهدافش استقبال ميکند و هراسي از تجربههاي زمينههاي نوين منطبق با مأموريت شرکت ندارد.
آتنا
شواهد امر نشان ميدهند، حذف کردن خانواده از گروه شرکتهاي آتنا امري است غيرممکن، شرکتي که به دست پدر و دو دخترش اداره ميشود. در حال حاضر، باقر بحري به همراه دو دخترش شرکتي را که در سال ۸۵ پايههاي اوليه آن گذاشته شد اداره ميکند.
مجموعهاي که اگرچه در ابتداي کار تمرکز خودش را بر فناوري اطلاعات و ارتباطات گذاشته بود، اما در سال ۸۷ و همزمان با افزايش استفاده مردم از سيستمهاي فناورانه بخش جداگانهاي تحت عنوان امنيت راهاندازي کرد. اين قسمت تنها سه سال بعد توانست با مديريت دختر مديرعامل يعني گلمر بحري بهعنوان يکي از شرکتهاي زيرمجموعه و با نام پارس آتنا دژ (پاد) به فعاليتهاي خود ادامه دهد. گرچه گلمر بحري جوان، تجربه چنداني از محيطهاي کاري نداشت، ولي ظرف مدتزمان اندکي توانست اعتماد پدرش و ساير اعضاي هيئتمديره را جلب کند و مديريت يکي از زيرمجموعههاي اصلي آتنا را عهدهدار شود. تجربه خوبي که باقر بحري از سپردن امور به دست جوانان داشت باعث شد، همواره تابع روحيه جوانگرايي در اداره شرکتش باشد.
توجه به اين نکته ضروري است که، فعاليتهاي باقر و گلمر بحري بدون تلاشهاي گلرخ بحري که مديريت بخش روابط عمومي و بازرگاني را بر عهده دارد معنا پيدا نميکند. راهکارها و شيوههاي به کار گرفتهشده توسط گلمر، آتنا را به شرکتي مطرح درزمينه امنيت در داخل کشور بدل ساخته است. از طرف ديگر، خديجه فيروزي با مديريت دپارتمان امنيت، دخترانش را در اين مسير همراهي ميکند. مجموعهاي که اغراق نيست بگوييم از مديريتي زنانه برخوردار است؛ موضوعي که در توجه به جزئيات خدمات و محصولات ارائهشده توسط اين شرکت بيتأثير نيست.
مجموعه شرکتهاي آتنا اما فعاليتهاي خود را محدود به حوزه فناوري اطلاعات نکرده است و انجام کارهاي خيريه هم دستي بر آتش دارد. سامانه مهربانه طرحي است که گلرخ بحري در اسفند ۹۲ با مشارکت دانشگاه شريف شروع کرد، سامانهاي که امکان کمک نقدي از طريق اينترنت را فراهم ميکند. نتيجه اين طرح در چالش سطل آب يخ و جمعآوري کمکهاي مردمي براي بيماران ALS به ثمر نشست و آتنا توانست به همين وسيله ظرف دو هفته ۲۰ ميليون تومان جمع کند. درواقع، آتنا از طريق پيوند سنت نيکوکاري با فناوريهاي نوين شيوهاي جديد و کارآمد براي مشارکتهاي اجتماعي خيرخواهانه معرفي کرده است. بهطورکلي، آنچه آتنا را به مجموعهاي خانوادگي و موفق بدل کرده است، پذيرش ايدههاي نو، قدرت خطرپذيري بالا و اعتماد به افراد کمتجربه اما خلاق است.
گام الکترونیک
به سابقهاش که نگاه ميکنيم، آنقدر در زمينههاي مختلفي فعاليت کرده که شايد مديريت فعلياش در شرکت فناوري اطلاعات اندکي عجيب بهنظر برسد؛ مردي ۵۸ ساله که گرچه کار خودش را با فعاليتهاي سياسي شروع کرد اما امروز به چهرهاي شناختهشده در عرصه ارتباطات و فناوري اطلاعات بدل شده است. صحبت از اميرحسين سعيدي ناييني است، فارغالتحصيل مکانيک دانشگاه Westminster لندن است، که در سالهاي اوليه انقلاب قائممقامي سفارت ايران در لندن، مسئول روابط بينالملل سپاه و قائممقام بنياد انديشه را برعهده داشته است.
اما ناييني در سال ۶۴ تصميم گرفت تمرکز خود را بر روي حوزهاي ديگر بگذارد، او همراه يار ديرينش الهه عصاري که در انگلستان با يکديگر آشنا و ازدواج کرده بودند به ايران بازگشت و سال ۶۷ مقدمات راهاندازي شرکت گام الکترونيک را فراهم کرد. در همين ايام بود که بهتدريج ناييني به تجمعات صنفي رايانهاي راه پيدا کرد، تا جايي که امروز ميتوان رياست سازمان نظام صنفي رايانهاي، نماينده شرکتهاي انفورماتيک در شوراي عالي انفورماتيک کشور، دبير کميته راهبردي مشارکت بخش خصوصي دبيرخانه شوراي عالي اطلاعرساني و عضو شوراي عالي سياستگذاري IT وزارت صنايع را در سابقه او مشاهده کرد.
شرکت گام الکترونيک امروز پس از ۲۵ سال سابقه کاري موفق به اخذ رتبه يک از شوراي عالي انفورماتيک شده است. اين مجموعه خانوادگي امروز جزء برترينهاي حوزه توليد و پشتيباني بستههاي نرمافزارهايي است که به ارائه محصولات مختلف در اين زمينه اشتغال دارد. عليرغم تنوع محصولات و خدماتي که توسط اين شرکت ارائه ميشود، نائيني و عصاري مهمترين محصول گام الکترونيک در اين سالها نرمافزار آفيس اتوميشين ميدانند، اين زوج قصد دارند طي پنج سال آينده، براي ارتقاي سطح يکپارچگي در ميان فرآيندهاي سازماني فعاليت خود را در حيطه محصولات تکميلي گسترش دهند.
اين زوج موفق تنها اعضاي خانواده ناييني نيستند که در گام الکترونيک فعاليت ميکنند بلکه فرزند سوم ناييني يعني محمدرضا که فوقليسانس تجارت بينالملل خود را از بلژيک دريافت کرده است همراه با پدر و مادرش در اين شرکت مشغول به کار است. درواقع گام الکتريک، شرکتي خانوادگي است که گرچه با تکيه بر تجارب مختلف و گسترده نائيني بنانهاده شده است، اما به لطف همکاري و قدرت خطرپذيري ساير اعضاي هيئت مديره و در رأس آنها الهه عصاري به يکي از قدرتمندترين شرکتهاي فناورانه تبديل شده است.
ایدکو
احتمالاً زماني که روحالله بقايي جوان مشغول فعاليت در زمينه عرضه ماشينهاي اداري بود، گمان نميکرد روزي پسرش کسبوکار او را وارد يکي از حوزههاي ضروري دنياي امروز يعني فناوري اطلاعات بکند. اما سينا بقايي، از سال ۸۴ با کمک پدر پايههاي تأسيس ايدکو را با تمرکز بر فروش کامپيوتر و راهاندازي شبکه بنا نهاد. شرکتي که فعاليتهاي اخيرش را مديون درخواست يکي از مشتريانش براي خريد آنتيويروس است، مشتري که اگر نبود شايد هيچوقت ايدکو به حوزه امنيت سيستمهاي اطلاعاتي و ارتباطي قدم نميگذاشت. درخواست ساده اين مشتري منجر به اين شد که بقايي پسر ارائه خدمات امنيتي فناورانه را در ذهنش پرورش دهد.
پيگيري و اشتياق سينا براي محقق ساختن آنچه در ذهن طرحريزي ميکرد پس از قريب به يک دهه نتيجه داده است و در حال حاضر شرکتش عنوان اولين و برترين خدمات پس از فروش کسپرسکي در ايران را يدک ميکشد. ثمربخشي فعاليتهاي ايدکو را ميتوان در ليست بلندبالاي مشتريان اين شرکت ديد، ليستي که مشتمل بر نام بيش از ۷۰۰ شرکت خصوصي و عمومي است. بااينوجود مديران ايدکو همواره خود را در ابتداي مسير ميدانند براي کسب هر چه بيشتر رضايت مشتريان و ارتقاي سطح همکاري با آنها بالغ بر ۵۰۰ ساعت کلاس آموزشي برگزار کردهاند.
در طي اين سالها ايدکو تلاش کرده است، محصولات و خدمات بيشتري براي جلب رضايت طيف وسيعتري از مشتريان ارائه دهد. در حال اين مجموعه به عرضه چهار گروه محصول مختلف اشتغال دارد: محصولات شرکت کسپرسکي، محصولات خانگي، محصولات شرکتهاي کوچک و متوسط در بازار خاورميانه، شمال آفريقا و ايران و محصولات ايمني اينفوواچ در ايران. البته گسترش تعداد محصولات ارائهشده توسط اين شرکت به معناي توجه صرف به حيطه ارائه کالاهاي مختلف نيست. بلکه، بقايي پدر و پسر تصميم دارند از محصول محوري به سمت راهکار محوري حرکت کنند. تغيير استراتژي که هرچند نحوه و سطح فعاليتهاي اين شرکت را متفاوتتر از پيش کرده است اما خللي در مسير روبهپيشرفت ايدکو ايجاد نکرده است. به همين دليل، ايدکو ديگر به دنبال ارائه صرف محصولات جديد نخواهد بود و درصدد معرفي يک فرآيند امنيتي کامل براي حفظ اطلاعات مشتريان خود است.
پویه
سروژ هاکوپيان و آني خاچيکيان ۱۵ سال پيش شرکتي تحت عنوان پويه راهاندازي کردند. زوج فناوري که کار خود را درزمينه توجه به زيرساختهاي شبکهاي و مواردي همچون امنيت، کيفيت، کارايي و امکان توسعه پروژهها آغاز کردند و هدف اصلي خود را بر عيبيابي از محصولات قراردادند. اما آنچه هاکوپيان و خاچيکيان را از ساير رقباي خود متمايز ميکند، عدم توجه صرف آنها به جنبههاي فني محصولات و خدمات ارائهشده است. زيرا، اين زوج پس از گذشت مدتزماني کوتاه تصميم گرفتند در کنار ساير کارهايي که انجام ميدهند به حوزه مديريت و ارائه ساختار نگاهي ويژه داشته باشند. ورود پويه به اين فاز جديد از کسبوکار بيش از هر چيز به باورهاي مديريتي مؤسسان آن وابسته است، زوجي که تنها راه ارائه خدمات کامل، بينقص و قابلاعتماد را تمرکز بر ظرفيتهاي مديريتي ميدانند. گسترش زمينههاي کاري اين مجموعه منجر به آن شده که آنها بيشازپيش در راستاي شعار «همراه شماييم» گام بردارد.
بر اين اساس مجموعه پويه تلاش کرده فعاليت خود را زمينههاي مديريت امنيت، مديريت خدمات و مديريت استراتژيک بهصورت ارائه فکر افزار به مشتري گسترش دهد. طبيعي است حضور موفق و تأثيرگذار در اين عرصه بدون بهرهگيري تيمي قوي ميسر نميشود، به همين دليل سروژ و آني همواره از نيروي انساني پويه بهعنوان مهمترين سرمايه شرکت خود ياد ميکنند، افرادي که در ايجاد ساختارهاي سرويسدهي و گردآوري دانش فعال هستند. از ديگر سوي، پويه براي رسيدن به آنچه در چشماندازش تعيين کرده توجه ويژهاي به آموزش و توانمندسازي اعضاي تيمش نشان ميدهد، تا بتواند نيروي انساني تربيت کند که در عين خلاقيت فردي به کار گروهي و پذيرش نظرات ديگران معتقد باشد. اين زوج کارآفرين براي حرکت صعودي در راستاي اهداف تعيينشده اصل «برنده-برنده-برنده» را الگوي کار خود قرار دادهاند، اصلي که در صورت اجراي صحيح منفعت هر سه رأس يک پروژه يعني کارفرما، پويه گام و نسل آينده را به دنبال دارد.
پرشیا سیستم
نيمه دوم سال ۸۴ بود که حسن اسدي به همراه تيمش تصميم گرفت پس از سالها فعاليت در شرکت تيوا افزار مجموعهاي جداگانه براي خود راه بياندازد؛ مجموعهاي که بعدها پرشيا سيستم نام گرفت. اين شرکت در سال ۲۰۰۵ همزمان با برگزاري نمايشگاه جيتکس در دبي فعاليت رسمي خود را آغاز کرد. پرشيا سيستم از همان روزهاي آغازين توجه به مقوله ارائه خدمات درزمينه شبکههاي رايانهاي را در دستور کار خود قرارداد، چشماندازي که درنهايت کسب نمايندگي انحصاري Level One را براي اين مجموعه به ارمغان آورد.
بااين حال حضور صرف در بازار ايران براي اسدي و تيمش کافي نبود، به همين دليل آنها تلاش کردند تا جايگاهي مناسب در منطقه خاورميانه و بهطورکلي آسيا براي خودشان دستوپا کنند. تلاشي که حالا پس از گذشت چندين سال و به دنبال برنامهريزيهاي مدون به تحقق پيوسته است و پرشيا سيستم به نامي آشنا در ميان کشورهاي همسايه بدل گشته است. ولي تبديلشدن به شرکتي با فعاليتهاي بينالمللي به معناي فراموشي بازار ايران نبوده است، بلکه روند کاري در پرشيا سيستم بهگونهاي بوده است که تنوع محصولات ارائهشده در داخل و افزايش کيفيت خدمات پس از فروش همواره در اولويت کاري همه اعضاي مجموعه قرار داشته است.
در کنار همه اين تلاشها پرشيا سيستم بيش و پيش از هر موضوعي از الگوي مديريتي خود سود ميبرد، شرکتي که با بهرهگيري از يک شيوه مديريت قديمي اما کارا توانسته تجربه و تخصص در کنار هم و براي رسيدن به جايگاهي قابلتوجه بهکار بگيرد. به نظر ميرسد، همکاري حسن اسدي در کنار خواهرزادهاش محسن ابراهيمي بهعنوان مديرعامل مجموعه و خانوادگي اداره کردن اين شرکت تأثير بسزايي در دستيابي به اهداف تعيينشده مجموعه داشته است.
روزنامه فناوران
۲۷ ارديبهشتماه سال ۸۵ نويدبخش يک خبر خوب براي خانواده فناوري ايران بود، روزي که فعالان عرصه فناوري پُر شدن يک خلأ هميشگي در اين عرصه را جشن گرفتند. در اين روز اولين روزنامه حوزه فناوري اطلاعات بهصورت رسمي شروع به کار کرد. روزنامهاي که تحت نظر يکي از قديميترين خبرنگاران اين حوزه، کسي که براي اولينبار صفحهاي با عنوان کامپيوتر را در روزنامه ابرار اقتصادي بهدست گرفت و پس از آن به سمت سردبيري هفتهنامه عصر ارتباطات انتخاب شد مديريت و منتشر ميشد.
صحبت از ايمان بيک است، کسي که خاک صحنه خورده حوزه فناوري اطلاعات است و ۹ سال پيش توانست پس از مدتها کار و تجربهاندوزي ماحصل اندوختههايش را در روزنامه فناوران به منصه ظهور برساند. رسانهاي نوپا که گرچه در شمارههاي آغازينش بيشتر به مباحث مطالب آموزشي ميپرداخت؛ ولي با گذشت زمان، کسب اعتبار، وابستگي بيشتر ايرانيان به فناوريهاي نوين و نياز به آگاهي، اطلاعرساني و تحليل در مورد آخرين خبرها و اتفاقات حوزه فناوري بهتدريج دامنه مطالب و تعداد صفحات خود را افزايش داد. فناوران امروز به حيطه رسانههاي مکتوب موفق عمل کرده که حذف نام اين روزنامه از قلمرو فناوري اگر غيرممکن نباشد قطعاً دشوار است.
البته بيک در پيشبرد آنچه در ذهن داشت، در کنار بهرهگيري از يک تيم تحريريه پويا و متعهد از همراهي همسرش فرزانه درخشان بهعنوان مدير بخش بازرگاني نيز استفاده کرده است. درواقع، اگر تلاشهاي درخشان براي معرفي هر چه بيشتر و بهتر روزنامه به فعالان عرصه فناوري نبود امروز کمتر کسي از فناوران بهمثابه قويترين و قديميترين روزنامه اين حوزه ياد ميکرد. روزنامهاي با الگوي مديريت خانوادگي که نقش مؤثري در جريانات و اتفاقات اين حوزه ايفا ميکند.
شماران سیستم
اگر شما دارنده يک بنگاه اقتصادي باشيد، بعيد است که نام شماران سيستم به گوشتان نخورده باشد. يک شرکت نرمافزاري که عنوان توليدکننده برتر نرمافزارهاي عملياتي، جامع و يکپارچه در صنايع توليدي و بازرگاني يدک ميکشد و توانسته رتبه دو شوراي عالي انفورماتيک را کسب کند. البته شماران سيستم براي رسيدن به اين جايگاه مسيري ۲۵ ساله را پشت سر گذاشته است و در روزهاي ابتدايي تأسيس تنها بهعنوان يک مؤسسه حسابرسي و حسابداري شناخته ميشد. اما ۶ سال فعاليت مستمر و منظم کافي بود تا اين شرکت بتواند در سال ۱۳۶۹ اولين نسخه نرمافزارهاي تحت سيستمعامل DOS را به بازار عرضه کند، درنهايت در سال ۱۳۷۵ از اولين نسخه نرمافزارهاي جامع و يکپارچه پويا بر مبناي توسعه تکنولوژيک، بهينهسازي فرايندها و استفاده از تجربههاي برتر رونمايي کند.
مسير پيشرفت براي شماران سيستم با رسيدن به اين نقطه قطع نشد و سال ۱۳۸۸ نقطه عطف کارنامه اين مجموعه بهحساب ميآيد؛ سالي که شماران توانست «نرمافزار جامع و يکپارچه تعهدي» خود را توليد کند، دستاوردي که اين مجموعه را از ديگر رقيبانش متمايز کرده است. اما آنچه باعث جلبتوجه همگان ميشود سيستم مديريتي اين مجموعه است. شرکتي که باوجود چندين زيرمجموعه همچنان ساختار مديريت خانوادگي را نهتنها حفظ بلکه گسترش داده است. اتفاقي که از همان روزهاي ابتدايي تأسيس تصويرش در ذهن فرهاد اليشايي و همسرش فرحناز مرادي نقش بسته بود و سرانجام موفق شدند آن را به واقعيت بدل کنند. زوجي که نهتنها در طي اين سالها توانستند مديريت خودشان در مجموعه را به اثبات برسانند، بلکه بهموازات گسترش و توسعه کارشان، افراد بيشتري از اعضاي خانوادهشان را به اين محيط اضافه کردند. تا جايي که امروز يکي از برادران خانم مرادي مديريت يکي از شرکتهاي زيرمجموعه شماران سيستم را برعهدهگرفته است.
همچنين، اين زوج کارآفرين موفق شدهاند کسبوکار خود را به دست نسل بعدي خانوادهشان بسپارند؛ در حال حاضر مديريت شماران سيستم به دست پويا اليشايي پسر مؤسسان اين مجموعه انجام ميشود. درواقع، شماران سيستم نمونهاي خوب از کسبوکار خانگي است که نهتنها به رشد و توسعه کار توجه کرده است، بلکه حفظ مديريت و مالکيت آنچه سالها براي به دست آوردنش تلاش شده را اصل و مبنا قرار داده است.
آدران رایانه
مريم خاوازي، براي اغلب افرادي که با حوزه کارآفريني آشنايي دارند نامي آشناست. زني که نهتنها مديرعامل انجمن ملي زنان کارآفرين است، بلکه مديريت يکي از شرکتهاي فعال در حوزه فناوري را هم بر عهده دارد. سابقه کارآفريني مريم خاوازي به سال ۱۳۷۰ و تأسيس شرکتي درزمينه تلفنهاي گويا بازميگردد؛ بااينحال عمر فعاليت خاوازي در اين بيشتر از ده سال نبود و او در سال ۱۳۸۱ زماني که براي عقد قرارداد به آلمان سفرکرده بود به فکر راهاندازي شرکتي با محوريت کيوسک بانکها افتاد. بنابراين، آدران رايانه نزديک به ۱۳ سال قبل با همت خاوازي و البته همسرش شروع به کارکرد.
شرکتي که در ابتدا تنها واردکننده کيوسکهاي بانکي بود و پس از گذشت مدتي بهدليل تحريمها خود به يکي از توليدکنندگان اين عرصه بدل شد. تا جايي که امروز آدران يکي از معتبرترين مجموعههايي است که توانسته در مهمترين دستگاههاي دولتي و بانکهاي بزرگ حضور داشته باشد و نامش را بهعنوان يک شرکت صاحب سبک به اثبات برساند. به نظر ميرسد، آنچه موجب موفقيت آدران در اين زمينه شده است ترکيب روحيه خطرپذيري مريم خاوازي در کنار روحيه آيندهنگري همسرش بوده است. زوجي که در همه سالها مسير پيشرفت و توسعه را در کنار هم طي کردهاند و توانستهاند آدران را به جايگاه مطلوبي برسانند.
شايد بتوان، نمونه عيني شعار اين مجموعه که باهم ماندن را برابر با کاميابي ميداند، در رابطه اين زوج کارآفرين خلاصه کرد که نشان دادهاند باوجود تمايز ديدگاهها ميتوان يک کسبوکار موفق خانوادگي راه انداخت و براي ثبات و پيشرفت آن تلاش کرد. شرکتي که با هدف استفاده از پتانسيلهاي موجود در عرصه فناوري اطلاعات، کمک به رشد و توسعه صنعت بانکي در کشور و ايجاد دانش و فرهنگ لازم در اين خصوص تشکيلشده و براي دستيابي به اين اهداف از نيروهاي جوان، متخصص و خلاق استفاده کرده است. اين شرکت قصد دارد با ارائه خدماتي آني بر محصولات و کاهش هزينهها در کنار ارائه خدمات ارزش افزوده بر محصولات خود و توسعه آنها به نمونهاي بيرقيب در بازار داخلي بدل شود.
تجربه و سابقه مؤسساتي که نامشان برده شد، خط بطلاني است بر اين مدعا که ايرانيها در کارهاي گروهي موفق عمل نميکنند. شرکتهايي که نهتنها قدمهاي ابتدايي خود را بسته به تصميمگيريهاي گروهي برداشتند، بلکه تلاش کردند اين گروه را از ميان اعضاي خانواده خود انتخاب کنند. تصميمي که با توجه به ساختارها و الگوهاي سنتي مديريتي در ايران مستلزم برخورداري نسبي از روحيه خطرپذيري است.
بااينحال خانوادههاي فناور ايراني ثابت کردند، با برنامهريزي و هدفگذاري صحيح براي يک شرکت ميتوان از تمامي سدها و پيشداوريهاي اجتماعي و فرهنگي که در مورد مشارکتهاي خانوادگي وجود دارد عبور کرد و پيشرفت و ترقي يک مجموعه خانوادگي را به چشم ديد. خانوادههايي که شايد تا رسيدن به ايدهآلهاي ذهني موجود از يک شرکت بزرگ با فعاليتهاي جهاني فاصله داشته باشند، اما روزنه اميدي براي قطار کُندرو اقتصاد ايران هستند. شرکتهايي که اگر موفق شوند ضمن استفاده از نيروهاي جوانِ خلاق، مديريت و سرمايه خود را تا چندين نسل در خانوادهشان حفظ کنند چراغ تبديلشدن تجارتهاي کوچک و خرد به صنعت را روشن نگه ميدارند.
مرجع: ماهنامه دیدهبان فناوری- شماره چهارم
کد مطلب: 10458