براي بحث پيرامون استارتاپها در ابتدا لازم است تا با مفهوم آن آشنا شويم و تا زماني که با ماهيت استارتاپها و مفهوم آنها آشنايي کافي نداشته باشيم نميتوانيم به بحث پيرامون آنها بپردازيم.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، به نظر ميرسد يکي از خلاهايي که در کشور ما در حوزه استارتاپ وجود دارد عدم شناخت صحيح و دقيق از مفهوم استارتاپ و نحوه کار آنها است. از همينرو در اين نوشتار به اختصار به بيان مفهوم استارتاپ و ماهيت آنها ميپردازيم و تلاش ميکنيم تا بهطور دقيق ماهيت اين شرکتها را مشخص کنيم.
استارتاپ (Startup) که در فارسي از آن با عنوان شرکت نوپا ياد ميکنند درواقع به شرکتهايي گفته ميشود که تاريخچه چنداني ندارند. اين شرکتها تازه ايجاد شدهاند و در فاز توسعه و تحقيق براي بازاريابي قرار دارند. بهنوعي ميتوان گفت که استارتاپها ايدههايي ريسکپذير هستند که مدل کسبوکارشان مشخص نيست و بازار هدفشان نيز در حد فرض است. شرکتهاي نوپا ميتوانند در هر حوزهاي ايجاد شوند، ولي اغلب به شرکتهايي گفته ميشود که رشد سريعي دارند و در زمينه تکنولوژي فعاليت ميکنند. دو تعريف ساده از استارتاپ را استيو بلنک و اريک ريس ارائه دادهاند: از نظر آقاي بلنک استارتاپ سازماني است که شکل گرفته است تا در جستجوي مدل کسبوکاري قابل تکرار و مقياسپذير باشد. در تعريف اريک ريس از استارتاپ هم آمده است: استارتاپ نهادي است انساني که ساخته شده براي خلق محصول يا خدمتي نو در شرايط عدم قطعيت زياد. بنابراين تعريف ساده استارتاپ ميشود کسبوکارهاي نوپايي که بخشي از آن بر پايه فناوري استوار است. البته معني تحتاللفظي آن ميشود شروع از پايان هفته. براي آنکه بهتر با مفهوم استارتاپ آشنا شويد، بهتر است بدانيد شرکتهايي چون گوگل، مايکروسافت، فيسبوک، آمازون، اينستاگرام و... در خارج از ايران و شرکتهايي مانند ديجي کالا، تخفيفان و... نمونههاي داخلي يک کسبوکار استارتاپي هستند. هرچند اين بدين معني نيست که تعريف ارائه شده به کسبوکارهاي غيرمبتني بر تکنولوژي تعميم داده نشود ولي آنچه بارز است اينکه تکنولوژي (مشخصاً وب و شبکه اينترنت) نقش بسيار موثري در نمود بخشيدن به ويژگيهاي استارتاپها دارد. از همينرو تا وقتي مردم به استفاده از تکنولوژي علاقهمند هستند و زمان زيادي از وقت خود را به استفاده از گوشي و لپتاپ اختصاص ميدهند، استارتاپها ميتوانند موفق باشند و سود زيادي کسب کنند. البته اين به شرطي است که يک ايده خلاقانه را دنبال کنند و به الزامات و پيشنيازهاي موفقيت استارتاپ توجه کنند. درواقع استارتاپ به سبکي از شروع و راهاندازي کسبوکار گفته ميشود و نه به خود کسبوکار. استارتاپ يک جمع، سازمان يا تيم موقتي است که سعي ميکند جايگاه خود را در بازار بيابد و به يک شرکت با مدل درآمدي تثبيت شده و قطعي تبديل شود. استارتاپ يک شرکت، يک نوع خدمات يا وبسايت نيست، بلکه يک سبک از کارآفريني و ايجاد است. بنابراين يک کسبوکار نميتواند براي هميشه استارتاپ باقي بماند و زماني که به رشد و شکوفايي برسد ديگر استارتاپ نخواهد بود. معمولاً يک شرکت نوپاي موفق، قابليت رشد بيشتري نسبت به يک شرکت جا افتاده دارد، يعني ميتواند با سرمايهاي کمتر، نيروي کار يا زمينه رشد بيشتري نسبت به شرکتهاي قديمي داشته باشد. البته عليرغم عدم نياز استارتاپها به سرمايهگذاري زياد، تأمين سرمايه اوليه يکي از چالشهاي اصلي آنها است. شرکتهاي نوپا گزينههاي محدودي براي پيدا کردن سرمايه موردنياز خود دارند. شرکتها يا افراد سرمايهگذار ميتوانند به شرکتهاي نوپا با تبادل پول نقد در برابر سهام کمک کنند تا فعاليت خود را شروع کنند. اما در عمل خيلي از شرکتهاي نوپا توسط بنيانگذارانشان سرمايهگذاري ميشوند.
به اين نکته نيز بايد توجه کرد که شرکتهاي نوپا ساخته شدهاند تا با شرايط عدم قطعيت خيلي زياد مواجه شوند. راهاندازي کسبوکاري جديد که دقيقاً مشابه (کپي برداري) کسبوکار ديگري است، از جمله در مدل کسبوکار، قيمتگذاري، مشتريان هدف و محصول، گرچه ممکن است از نظر اقتصادي سرمايهگذاري جذابي باشد ولي شرکت نوپا نيست چراکه موفقيت اين کسبوکار تنها در اجرا و مدل کردن هرچه بهتر و دقيقتر کسبوکار اوليه است. بنابراين کسبوکار نوپا و استارتاپ، کسبوکاري است که بر پايه ايده نو و خلاقانه و براي روبهرو شدن با شرايط عدم قطعيت و ريسک بالا ايجاد شده است. لذا کسبوکارهاي تازه تأسيسي که اين ويژگيها را ندارند را نميتوان استارتاپ ناميد. به عبارت سادهتر هر کسبوکار نوپايي را نميتوان استارتاپ ناميد بلکه کسبوکار نوپايي که داراي ايده خلاقانه و نوآورانه باشند و براي روبهرو شدن با شرايط عدم قطعيت راهاندازي شده باشند و... را ميتوان استارتاپ ناميد.
مرجع: ماهنامه دیدهبان فناوری - شماره سوم