امروزه وقتي مديران از «مديريت دانش» سخن ميگويند، معمولاً بحث سريعاً به مسئله دادههاي بزرگ و تجزيهوتحليل کشيده ميشود البته اين مسئله خيلي هم جاي تعجب ندارد.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، درحالحاضر مقادير فوقالعادهاي از دادههاي پيچيده و غني درباره مشتريان، عمليات و کارکنان در دسترس اکثر مديران قرار دارد؛ ولي تبديل اين دادهها به دانشي مفيد کار دشواري است. گمان ميرود که اگر متخصصان مناسب و ابزار درست براي اين حجم از دادهها بهکار گرفته شود، اطلاعات استراتژيک فوقالعادهاي نصيبمان شود.
توجه به دادههاي بزرگ و تمرکز بيشازحد به آن موجب ميشود که شرکتها مسائلي بهمراتب مهمتر را ناديده بگيرند؛ مديريت صحيح کل دانش استراتژيک و ارزشمندشان اعم از اقدامات عمده، نواحي تخصص، مالکيت معنوي و مخازن عظيم استعداد. گمان ما اين است که در صورت نبود درکي روشن از دانش محرک در موفقيت سازمان، دادههاي بزرگ هرگز مثمرثمر واقع نخواهند شد. با اين وجود شرکتهاي کمي هستند که بهوضوح در اين مورد ميانديشند که چه دانشي دارند، چه بخشهايي از آن براي موفقيت آتي اساسي است، داشتههاي معنوي مهم ما چطور بايد مديريت شوند و چه قسمتهايي از دانش ميتوانند باهم ترکيب شوند. در اين مقاله بهتفصيل مديريت اين فرآيند را شرح ميدهيم.
ترسيم نقشه داراييهاي دانشي
قدم اول تعيين حدود فعاليتمان است. حتي اگر درصدد جمعآوري و تهيه فهرست همه دانش موجود در شرکت ميبوديد، يعني روش کلاسيک مديريت دانش، به نتيجه مفيدي دست نمييافتيد و از حجم بالاي اطلاعات هم بسيار اذيت ميشديد. هدف ما کمک به شما براي درک اين مسئله است که کدام دارايي دانشي بهتنهايي يا در ترکيب براي توسعه شما در آينده اساسي است. حاضريم شرط ببنديم که سيستم مديريت دانش شرکتتان (البته درصورت وجود) توانايي تفکيک درست دانش حساس مأموريتيتان را ندارد.
شناسايي و ترسيم دانش استراتژيک بهصورت مکرر انجام ميپذيريد. در سازمانها معمولاً ابتدا به تشکيل تيمهاي چندمنظوره در سطح سازمان، بخش يا واحد تجاري ميپردازيم تا از اعضاي تيم جويا شويم که سازمان چه مزيتهاي رقابتي دارد و دانش پشت اين مزيت رقابتي چيست. براي شکلدهي بهتر به اين مکالمه بايد از قبل يک تکليف به اعضاي تيم داد. ميتوان از مديران ارشد خواست که مدل تجاري و دانش مهم و سطح بالايي را ، مثلاً روابط با مشتريها، فروشندهها و توزيعکنندهها ارائه دهند که موجب موفقيت مدل مذکور است. ميتوان از پژوهشگران بازار و مديران فروش خواست که مشخصات محصولات و خدمات جديد موردنياز مشتريها در آينده نزديک را فراهمکنند. ميتوان از مديران عملياتي و فني خواست که فرآيندهاي سازماني قسمتهاي نيازمند متخصص را توصيف کنند و… . ترکيب درست افراد به زمينه تجاري و ميزان شفاف انديشيدن تيم ارشد درباره استراتژي آينده بستگي دارد.. اين قدم خود بهتنهايي براي بار اول چالشبرانگيز است. وقتي ما با گروهي از تصميمگيران در ATLAS (آزمايش مهم فيزيک ذرات در سازمان تحقيقات هستهاي اروپا) کار ميکرديم براي کسب تصويري جامع از دانشي که مبناي موفقيت اين سازمان بود با خيلي از ذينفعان مصاحبه داشتيم، سپس از ۲۰۰ عضو ديگر سازمان نظرسنجي کرديم. درنهايت فقط توانستيم تصوير قسمتي از پايگاه دانش ATLAS را بهدست بياوريم، ولي در اين حين ليست ۲۶ حوزه دانش را به هشت حوزه تقليل داديم که به نظرمان براي سازمان بيشترين اهميت را داشتند.
درنهايت ليست دارائيهاي مهم شما بايد شامل آنهايي باشد که «سخت» هستند مانند تخصص فني و آنهايي که «ضمني» هستند مانند فرهنگي که از ريسکپذيري هوشمندانه پشتيباني ميکنند. شايد دانشي را نيز شناسايي کنيد که بايد داشته باشيد ولي نداريد. اين دانش نيز بايد کسب شود.
قدم بعدي ترسيم داراييهايتان در يک نمودار دو بعد ساده است: ضمني در مقابل صريح (غيرساختارمند درمقابل ساختارمند) و مالکيتي در مقابل جامع (منتشرشده در مقابل منتشرنشده). ضميمه «اين دانش از کدام نوع است؟» به شما براي تعيين مکان داراييهاي دانشتان در اين نمودار کمک ميکند. ما بابت اين نمودار مرهون زحمات سيدني جي. وينتر، ايکوجيرو نوناکا و مکس بويست فقيد هستيم. اگر مکس در قيد حيات بود حتماً در اين مقاله با ما همکاري ميداشت.
غيرساختارمند درمقابل ساختارمند: دانش غيرساختارمند (ضمني) درک عميق و تقريباً مشهودي هست که توصيف کردني نيست و عموماً ناشي از تخصصي قوي است. مهندسان بسيار باتجربه و در سطح جهاني ميتوانند نحوه حل مسائلي را درک کنند که بقيه از حل آنها عاجزند و يا شايد نميتوانند درک خود را توضيح دهند. اشخاص مهم در يک شرکت مشاوره عميقاً ميدانند که چگونه گفتگو يا بحث را هدايت کنند، رابطهاي را شکل دهند و قراردادي را ببندند ولي بهراحتي نميتوانند علت تصميماتشان را در شرايط معين براي همکارانشان توضيح دهند.
انتقال دانش ساختارمند (صريح يا مدون) آسانتر است؛ مثلاً شرکتي که در زمينه برنامهريزي مبتني بر کشفيات فعاليت ميکند ميتواند بهسرعت افراد را با روش کارش آشنا کند، چراکه اين کار را با زباني معمول و طبق دستورالعملها و چارچوبهاي مفهومي انجام خواهد داد. بعضي از انواع دانش چنان در کمال ساختارمندي قرار دارند که از امتيازنامهها، نرمافزار يا ديگر داراييهاي معنوي دستيافتنياند.
منتشرنشده درمقابل منتشرشده: دانش در داخل يا خارج شرکت تا چه حدي گسترده است؟
متناسب کردن دانش با زمينه (حرکت به سمت پايين محور Y در نمودار): روشهاي مختلفي براي پيادهسازي دانش مدون در محيطهاي کمتر ساختارمند وجود دارد. در برخي مواقع استفاده از روشهايي که از قبل تثبيتشده و جواب دادهاند، کارساز هستند. اين رويکرد در استراتژيهاي رشد خيلي از شرکتها اهميتي اساسي دارد؛ مثلاً Procter & Gamble وقتي وارد بازارهاي جديد ميشود يا محصولات جديدي عرضه ميکند از برندسازي با مهارتي در سطح جهاني استفاده ميکند. بهطور مشابه Goldman Sachs هنگام تغيير شرايط اقتصادي بازار سريعاً پيشنهادهاي جديدي را با استفاده از تحليلگران شرکت براي سرمايهگذاران ارائه ميکند.
متناسب با زمينه کردن دانش با ترکيب دانش ساختارمند و غيرساختارمند نيز محقق ميشود. افرادي که در زمينه ساخت سيستمهاي مديريت دانش براي شرکتهاي مشاوره فعاليت داشتهاند بهسرعت دريافتند که اکثر مشاوران از اطلاعات مدون بهعنوان ابزاري براي شبکهسازي استفاده ميکنند. آنها دقت ميکردند که براي مثال چه کسي در اندونزي درباره منابعيابي مقالهاي نوشته سپس با او مستقيماً صحبت کرده و اطلاعات ضمني بيشتري را از او کسب ميکردند. درواقع خيلي از شرکتها فقط طي چنين ترکيبهايي مزيت رقابتي درست ميکردند. دانش مدون براي استفاده در محيطي جديد بايد بهطورکلي متناسب با متن شود. اگر شرکت بوئينگ در ايالاتمتحده فرايند توليدي جديدي راه بيندازد سپس اين دانش را در اسنادي به چين ارسال کند مهندسان چيني بايد نسبت به منطبقسازي اين دانش با متن و محيط خود اقدام کنند.
يافتن دانش جديد (حرکت به سمت چپ محور X نمودار): چالشبرانگيزترين و با قابليتترين فرصتها در کشف ارتباط بين حوزههاي تخصصي مجزا نهفته است (برخي مواقع داخل شرکت و برخي مواقع در خارج آن). با روشهاي تحليلي ميتوان دادههاي بزرگ را به دانش بزرگ تبديل کرد. ازاينرو از آنها براي يافتن چنين رابطههاي غيرمنتظرهاي استفاده ميشود.
هنگاميکه در جستجوي نوآوري هستيد، بارقههاي بينش ممکن است از منابع مختلفي به شما الهام شود. برخي مواقع فناوري جديد استفادهشده در محصولي جديد تغيير گزاره ارزشي را ممکن ميسازد؛ مثلاً سنسورهاي موتور جت رولز رويز، دادههاي کارکردي جديدي را در اختيار شرکت گذاشت. درواقع فروش ساعتي توان از فروش خود موتورها براي شرکت پرسودتر بود.
مطالعه مدل تجاري افراد ديگر نيز ميتواند اطلاعات استراتژيکي حاصل کند. مديران CEMEX بعد از مطالعه درباره نحوه عملکرد FedEx، دومينو و جوخههاي آمبولانس تصميم گرفتند تا بهجاي اينکه براساس مترمکعب بتن بفروشند براساس زمانبندي معيني بتن ترکيبي آماده عرضه کنند.
تغيير محيط خارج ميتواند فرصتهاي جديد بيافريند. شرکت Subway با سرمايهگذاري در علاقه روزافزون مصرفکنندهها به مواد غذايي خوشمزه، مغذي و کمکالري تبديل به کسبوکاري موفق در زمينه فستفود شد. شرکت شما ميتواند تخصصهاي ارزشمندي حاصلکرده و آنها را طي مشاورههايي به شرکتهاي ديگر بفروشد. شرکت IBM چندين بار دست به چنين اقدامي زده است. نظاممندسازي اين قسمت از فرآيند توسعه دانش آسان نيست، چراکه اين نوع دانش تا حدي از درک شهودي، دانش ضمني و مطالعه نمودار بهدست ميآيد. آگاهي تيم ATLAS در رابطه بااهميت مهارتهاي نرم مثالي در اين زمينه است. بينش بوئينگ که بخشي از اکوسيستم آن بود نيز نمودي است از اينکه چه نوع دانشي را بايد توسعه داد. انتشاراتي کوچکي در اين رابطه فعاليت داشته و کتابهاي پرفروشي بهمنظور کمک به شرکتها براي يافتن روابط مفيد و نوآورانه از اين نوع منتشر کرده است: «۴۰ اقدام راهبردي براي دستيابي به توسعه تجاري فوقالعاده» نوشته مک ميلان، يکي از نگارندگان مقاله پيش رو و ريتا مکگرث؛ «درک استراتژيک: جرقه ابتکار در موفقيت انسان» نوشته ويليام دوگان؛ «تأثير مديچي: از فيلها و بيماريهاي همهگير درباره نوآوري چه ميتوان ياد گرفت» نوشته فرانس جوهانسون.
از يک مسئله مطمئن باشيد: رقباي شما به همان دادهها و دانش فني دسترسي دارند که در صنعت وجود دارد. ازاينرو موفقيت آتي شما به توسعه تخصصهايي بديع بستگي دارد. توانايي بهرهگيري استراتژيک از داراييهاي دانشي و ايجاد ارتباطات مؤثر بين داراييهاي بهنظر نامرتبط دانش يا استفاده از دانش خام و توسعهنيافته در اين مسير ياريگر شما خواهد بود.
شرکتها دهها ميليون دلار براي توسعه دانش خود خرج ميکنند ولي توجه کمي به ميزان اثرگذاري آن بر مزيت رقابتي آتي دارند. فرايندي که ما در اينجا ارائه کرديم براي رفع اين کمتوجهي است. وقتي دارائيهاي دانشي حياتي خود را ترسيم کرديد چالش پيش رو اين خواهد بود که بهمنظور پيشرفت آتي از کداميک بايد استفاده کرد. بهخاطر داشته باشيد که استراتژي همواره شامل تصميمگيري درباره اقداماتي است که نبايد انجام شوند. اگر شرکتتان بتواند داراييهاي دانشتان را درست و اصولي مديريت کند به مزيت رقابتي درخور توجهي دست خواهديافت.
ماهنامه دیدهبان فناوری- شماره سوم