پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ , 26 Dec 2024
جالب است ۰
جدا شدن مدیران سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور از نظام صنفی تهران نقطه عطفی بود تا این دو تشکیلات ساختاری منفک از یکدیگر به هم بپیوندند و در همین جهت نیز کمتر از یک ماه است که سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور نخستین دبیر خود را شناخت. حمیدرضا قمی تنها کسی بود که توانست پس از تصدی دبیری سازمان نظام صنفی رایانه ای تهران، این صندلی را برای مدتی به ثبات برساند. قمی همینطور مدتی نیز بر صندلی سازمان نظام صنفی استان یزد تکیه زد و آشنایی با مسائل استانها و تسلط کافی به جریانات صنفی موجب شد او در سازمان نظام صنفی به راحتی جایگاه خود را پیدا کند.
منبع : سایت سازمان نظام صنفی رایانه ای
جدا شدن مدیران سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور از نظام صنفی تهران نقطه عطفی بود تا این دو تشکیلات ساختاری منفک از یکدیگر به هم بپیوندند و در همین جهت نیز کمتر از یک ماه است که سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور نخستین دبیر خود را شناخت. حمیدرضا قمی تنها کسی بود که توانست پس از تصدی دبیری سازمان نظام صنفی رایانه ای تهران، این صندلی را برای مدتی به ثبات برساند. قمی همینطور مدتی نیز بر صندلی سازمان نظام صنفی استان یزد تکیه زد و آشنایی با مسائل استانها و تسلط کافی به جریانات صنفی موجب شد او در سازمان نظام صنفی به راحتی جایگاه خود را پیدا کند. 
 
حرکت لاکپشتی و منفعلانه کمیسیون های نظام صنفی کشوری، سکوت خبری سازمان های نصر استانی که تاکنون به ۲۵ استان رسیده اند و عطش بسیاری نیز برای گسترششان وجود دارد تا جاییکه هر استان یک نظام صنفی رایانه ای داشته باشد، تعامل سازمان با دستگاه ها و سازمان های مختلف دولتی، شرکتهای دانش بنیان، نمایشگاه الکامپ و... همه و همه موضوعاتی است که موجب شد با دبیر سازمان نظام صنفی رایانهای کشور به گفتگو بنشینیم. 

بودجه اختصاص داده شده به حوزه فاوا برای توسعه آن به نظر کافی نمی آید، این چه اثراتی روی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور که بازوی اجرایی و مشاورهای دولت به شمار میرود خواهد گذاشت؟ 

اینجا دو بخش مطرح میشود یکی اثرگذاری بخش خصوصی بر تدوین بودجه امسال است و دیگری اثراتی که قرار است این بودجه روی بازار بگذارد. اما مسئله ریشه ای تر نگاه دولت به توسعه IT و نه ICT است. به هر حالIT به عنوان یک صنعت مزیت نسبی در کشور دارد. با این حال درسهایی که در دنیا از رهگذر توسعه صنعت IT به وجود آمده هنوز در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است. بهتر بگویم تصمیم گیرندگان ارشد در دولت، توسعه IT را به عنوان یکی ازمحورهای اصلی توسعه کشور مد نظر قرار نداده اند و همچنان صنایعی که جنبه فیزیکی دارند مانند فولاد و کاشی و ... در مرکز توجهات قرار دارد در حالیکه طبق سند چشمانداز کشور باید مقام اول یا دوم در صنعت را داشته باشیم. اثرات این بی توجهی به IT در بودجه و رویکرد دولتی نیز دیده میشود. 

بخش خصوصی در تدوین بودجه ICT امسال چقدر نقش ایفا کرد؟
 

تنها کاری که قادر به انجامش هستیم و طبق رسالتمان انجامش میدهیم این است که با الفاظ و با زبانهای مختلف آن را دائماً مطرح کنیم، طرح این موضوع نیز بدون تردید با یک صدا فایدهای ندارد. توسعه نیافتن IT در کشور مانند مثال مرغ و تخم و مرغ است که وقتی توجهی وجود ندارد سرمایهگذاری هم در کار نخواهد بود. سرمایهگذاری وجود ندارد چون دولت بیتوجه است. اتفاقاً امسال بودجه قابل پیشبینیتر از سالهای گذشته بود چون دیگر متداول شده که در بودجه IT کمرنگ باشد. 

برای برون رفت از این دور تسلسل چکار باید کرد؟ 

در شرایط فعلی باید به دنبال تدبیری باشیم که چگونه صنعت افسرده IT را حفظ کنیم؟! شاید از طریق پروژههای BOT بتوانیم حرکتی کنیم که البته به نظر من به هیچ عنوان کافی نیست یا شاید جلب مشارکت خارجی یا بازارهای صادراتی یا کاری که در سازمان نظام صنفی رایانهای در حوزه کشورهای عضو اکو به عنوان بازار منطقهای انجام میدهیم مفید باشد تا عرصه را تلطیف کنیم نه اینکه تغییرات اساسی ایجاد کنیم. 

درست است که نمایندگی بخش خصوصی را بر عهده داریم ولی ابزارهایمان محدودتر از آن است که بخواهیم تاثیر گذاری کنیم و این هم بازمیگردد به این که هنوز دولت، نقش تشکلها را به خوبی باور نکرده است. به جای تقویت تشکلها بیشتر در جهت ایجاد تشکلهای موازی اقدام میکند تا آنها را مهار کند. 

یعنی دولت از قدرت گرفتن تشکلها استقبال نمیکند؟ 

بله، چون بیشتر به مزاحمتهایی که این تشکلها برایش ایجاد خواهند کرد فکر میکند. 

با مهار کردن تشکلها آنها را خنثی میکند؟
 

درون بدنه دولت با وجودیکه برای مثال آقای مفتح بسیار نظر مثبتی نسبت به تشکلها دارند یا همینطور در سازمان فناوری اطلاعات نیز چنین اعتقادی وجود دارد، اما این به عنوان یک فرهنگ در کل بدنه سیستم دولتی جاری نیست.
البته سازمان در دو سال اخیر روابط خوبی با این دو وزارتخانه برقرار کرده است.
بله، ما با آنها روابط خوبی داریم اما این به عنوان یک فرهنگ جاری و یک استراتژی در دولت جریان ندارد بلکه یکسری ابتکارهای فردی است. 

همکاری با کشورهای منطقه مانند اکو را به عنوان یک راهکار عنوان کردید، سال گذشته نیز در اجلاس اکو سازمان نقش موثری ایفا کرد، بعد از گذشت نزدیک به ۷ ماه چه نتایجی از آن حاصل شده است؟ 

ابزارهای ما بسیار محدود است و اگر وزارت ICT نیز از این اجلاس حمایت نمیکرد به نتیجهای نمیرسید. اما اینکه چه کارهایی و چگونه انجام شده است موضوع دیگری است؛ در این مدت، گذشته از اقدامات اولیه برای تهیه اساسنامه، تشکیل جلسه مقدماتی و تهیه پیشنویس اولین جلسه را که قرار است در آبان ماه سال ۹۲ در تهران برگزار شود در دست داریم. 

همینطور در حال رایزنی با سازمانهای هم تراز در کشورهای عضو اکو هستیم و جالب این است که علیرغم اینکه روندها از سرعت لازم برخوردار نیست و با وجود محدودیت هایی که داریم ولی ناامید نیستیم، حتی فکر تأسیس اتحادیه مشابهی را برای کشورهای اسلامی داریم. مسئله مهم این است که همسویی بین دولت و بخش خصوصی وجود دارد، هرچند شتاب این روندها نیز به این بازمیگردد که چقدر در بخش دولتی به آن باور داشته باشند. 

اما باوجودیکه شتاب روندها در برقراری ارتباط با کشورهای منطقه پایین است،آیا میتوان به آن امید داشت؟
بله، ولی برای هر موضوعی یک فرصتی وجود دارد و اگر از آن فرصت استفاده نکنیم بیات خواهد شد.همه توپها در زمین ما نیستند. سعی میکنیم با وجود تغییر دولت از این برهه زمانی عبور کنیم. 

راهکار دیگری که عنوان کردید صادرات است. بخش اعظمی از ICT که به تجهیزات مرتبط میشود وارداتی است، در بخش
نرم افزاری نیز علیرغم اینکه شرکتهای خوبی فعالیت میکنند اما نه متولی مشخصی داریم و نه آمار درستی ؟ 

به نظر من روشهایی که در صادرات IT استفاده میکنیم، روشهایی نیست که در دیگر صنایع باید استفاده شود. در حال حاضر اقداماتی که انجام شده کارهاییست که به صورت فردی و کوچک و به صورت مستقیم انجام میشود. حالا ما چه نقشی میتوانیم داشته باشیم؟آیا باید سازمانی ایجاد کنیم تا دست و پاگیر باشد یا تسهیلگر ؟ به نظر من تسهیل شرایط صدور نرمافزار چند جنبه دارد: یکی شناسایی استعدادهایی که در کشور وجود دارد و تقویت آن و دیگری بازارسازی است. این دو محور به چند صورت امکان پذیر است یا حداقل بستههای حمایتی را که اکنون نیز وجود دارند هدفمند کنیم تا این بستهها طبق برنامه مدونی و با نظارت داده شود. متاسفانه موانع متعددی در این راه وجود دارد که باید در برابر آنها ایستاد. هنوز نتوانسته اند از معافیت مالیاتی برخوردار شوند. 

حتی در مناطق حمایت شده نیز مانند پارکهای فناوری که معافیت مالیاتی دارند شرکتهای نرمافزاری با مشکل روبرو هستند. بدون چنین حمایتهای تعیین شده ای چطور باید انتظار داشته باشیم یک صنعت بتواند روی پای خودش بایستد. در چندماه اخیر شاهد هستیم تمامی کالاها قیمتشان چندبرابر شده است. اما برای خدمات چه اتفاقی افتاد؟ آیا ارزش آنها هم تغییری کرد؟ بیایید سادهتر نگاه کنیم، چه جاذبهای جز علاقه شخصی میتواند کسی را به سمت کار در حوزه نرمافزار کند. سرمایه گذاری در حوزههای دیگر راحتتر بازمیگردد. 

البته که راحتتر جواب میدهد اگر از اصول اقتصادی متداول استفاده کنیم، واقعا گرایش کافی در این زمینه وجود ندارد. باید این گرایشها را فراهم کنیم با شناسایی بازارها و حضور در نمایشگاههای بین المللی و برقراری رابطه با آنها.کمیسیون بینالملل ما امسال به طور جدی در این زمینه کار خواهد کرد و درحال پیگیری چندین برنامه است تا در این دو زمینه، هم بستههای حمایتی را دنبال کنیم،و هم مقوله صادرات را به جایی برسانیم. 

تسهیلاتی مانند وام سه ساله به طرحهای تحقیقاتی استانی در نظر گرفته شده است و با توجه به اینکه بخش بزرگی از اعضای سازمان در استانها هستند، سازمان نظام صنفی چقدر از این فرصت استفاده خواهد کرد؟ 

به این باور رسیدم روش تعاملی شرکتها در استانها بسیار موفقتر از سطوح کلان و کشوری است. به این دلیل که دسترسی منطقهای خیلی سهلتر و روابط خیلی راحتتر است. هرچند به عنوان جریان جاری پیشی گرفتن روابط بر ضوابط پسندیده نیست. اما مشکلات شکلی دارد. 

یعنی در نحوه اعطای تسهیلات مشکلی وجود دارد؟ 

بله، ابتدا باید یک شرکت تحقیقاتی ثبت کنید که یک عضو هیات علمی نیز عضو آن باشد. این شکلها رانت ایجادمیکند. صرف اینکه کسی عضو هیات علمی دانشگاه باشد و یک شرکتی ثبت کند نمیتوانیم بگوییم کار تحقیقاتی انجام میدهد. اگر آمار دقیق از تحقیق وجود دارد باید منتشر شود تا مشخص شود که چند درصد از محققان دانشگاهی از فرمتهای جاری کشور بیرون آمدند، به طور کلی اینها منافعی نیست که بگوییم نقش دانشگاههایمان چقدر موثر است. 

وقتی قالب میدهیم اشکال به وجود میآید. این قالبهای بیشتر از اینکه جامعه آزاد محققین را تقویت کنند آنرا محدود میکنند و فرصت محدودی را برای عده اندکی ایجاد میکند. درحالیکه ما افرادی را داریم که لیسانس مواد هستند اما برنامه نویسانی حرفهای هم محسوب میشوند. باید بپذیریم حوزه تحقیق و در واقع ایدهپروری مختص دانشگاه نیست. البته سازمان نظام صنفی کشوری در حال پیگیری این مسئله هست که نظراتمان را منتقل کنیم تا این روند اصلاح شود. 

رویکرد جدید سازمان توسعه، سازمانهای نصر استانی است، چه اقدامی از سوی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور برای یکپارچه سازی آنها و جلوگیری از عملکرد جزیرهایشان صورت گرفته است؟ 

ما در حال حاضر ۲۵ سازمان استانی در سطح کشور داریم، این اواخر عطش برای ایجاد نظام صنفی رایانهای در سطح کشور بیشتر شده آنقدر که ما را هم به جلو کشاند؛ این نشانه خوبی است و اما از سوی دیگر نیز طرف نیز نگرانکننده است. از این جهت خوب است که همه پذیرفته اند که حداقل مطالباتشان در چهارچوب تشکلی مانند سازمان نظام صنفی رایانهای قابل تحقق است و سایر تشکلها شاید نمیتوانند پاسخگوی آنها باشند. 

چه نگرانی ای وجود دارد؟ 

نگران کننده است که اینها با این همه انرژی وارد میدان میشوند اما مبادا دچار سرخوردگی شوند، و نیز اینکه ما میدانیم در بخش ابزارها محدیت داریم، هرچند در میان تمام فرصتهای موجود ابزارهای بهینه داریم اما اصلا کافی نیست تا بتواند تمامی مطالبات را جوابگو باشد. صنف ما جوان و پر انرژی است که مهارکردن مطالبات آنها هزینهبر است. نگرانیم با شرایطی که مملکت در حوزه IT دارد این انرژیها دچار سرخوردگی نشوند؛ به نظرم ردههای بالاتر از ما باید نگران باشند و راجع به آن تصمیم بگیرند. 

چرا کمیسیون های سازمان نظام صنفی کشوری چراغ خاموش حرکت می کنند و تقریبا از آنها هیچ خبری منتشر نمیشود؟
ما در دوره بلوغ و در حال حرکت به سوی تکامل هستیم و این دگردیسی در برخی از کمیسیونها مانند بینالملل، ساماندهی و آموزش و پژوهش خوب جا افتاده است اما دیگر کمیسیونها باید خودشان را پیداکنند. باید ساختاری تعریف شود تا اینها با نقش خودشان آشنا شوند تا در قالب آن قرار گیرند. 

کمیسیون اینترنت سازمان نظام صنفی رایانهای کشور چرا نسبت به مسائل فعلی اینترنت در کشور که کم هم نیستند، واکنشی نشان نمیدهد؟ 

رئیس کمیسیون اینترنت در برخی مواقع موضعگیریهایی کرده است اما به طور کلی چون اینترنت خارج از اراده بخش خصوصی است دیگر به نظر نمی آید با مصاحبه و اعلام موضع به نتیجهای برسد؛ جراید و افکار عمومی هم خسته شده اند. گرهی وجود دارد که از نظر فنی قابل حل است، از نظر منافع کشور قابل وصول است، اما اتفاقی نمیافتد و توضیحی هم برایش وجود ندارد. به همین دلیل رایزنیها را از سوی دیگری باید پیش برد. علاوه بر اینکه شرکتها باید منافع صنفی را دنبال کنند باید به این باور هم برسند که مشکل اینترنت در کشور تا زمانیکه حل نشود، قرار نیست هیچ توسعهای در آن رخ بدهد. طبیعی است وقتی از خدمات الکترونیکی صحبت میشود باید این بستر مناسب فراهم باشد وگرنه مردم استفاده نمیکنند. 

الکامپ مشکل هر ساله صنف فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور است، رویکرد کلی سازمان نسبت به این رویداد سالانه چیست؟ 

دیدگاه سازمان الکامپ یک رویداد ملی است و هر کسی در هر نقشی باید تلاش کند تا عزت کشور حفظ شود، این پیش زمینه همه اقدامات است. ما از تمامی منافع سازمان میگذریم تا بهانهای دست کسی ندهیم. 

یعنی سازمان از تمام منافع خودش کوتاه می آید؟ 

هر سند ناحقی را امضا نمیکنیم و زیربار جانمایی شبه برانگیز نمیرویم یا زیر بار ارز ریالی، که کمر همه شرکتها را میشکند، نمیرویم. 

پیشنهادات سازمان برای برگزاری نمایشگاه الکامپ هجدهم چیست؟ 

جانمایی باید در یک فرآیند کاملا سالم انجام شود و همه در برگزاری آن باید امکان مساوی داشته باشند و یک شورای سیاستگذاری راهبردی باید در اجرای الکامپ نقش داشته باشد نه یک شورای مشورتی. برگزاری الکامپ پارسال و سال های قبل درسی به ما داد که بخش خصوصی این را خوب می داند.
 
ما بزرگترین بازار را در خاورمیانه داریم، چرا باید الکامپ آنقدر بد برگزار شود که شرکتها به سوی نمایشگاه ترکیه و دبی سوق داده شوند، اگر به این ترتیب پیش برود منافع ملی ضربه میخورد. سال گذشته در سفرهای استانی که داشتیم اعضا به ما انتقاد میکردند که از منافع صنف به خوبی دفاع نکردید، در حالیکه ما در نحوه برگزاری اصلاً سکوت نکردیم و انتقادات خودمان را مطرح کرده بودیم اما نگذاشتیم هیچ بهانهای در خصوص اینکه سازمان مانع برگزاری خوب نمایشگاه شده مطرح شود. 

در شرایطی که سازمان مجری برگزاری الکامپ هجدهم شده است چه برنامههایی برایش دارید؟
سازمان امسال بهترین فرصت را دارد تا روابطی را که در اجماع یا در اکو به دست آوردیم در نمایشگاه بروز دهیم. 

اما امسال نظام صنفی حمایت دو وزارتخانه صنعت و معدن و تجارت و فناوری اطلاعات و ارتباطات را در برگزاری نمایشگاه با خود دارد؟
نقطه امید ما این است که این دوستان خیلی بیشتر از قبل وارد موضوع شوند و خوشبختانه مسئولان در این دو وزارتخانه به این نتیجه رسیدند و میدانند که چه اتفاقی افتاده و مشکل از کجا است وحمایت جدی میکنند. نقطه امیدوار کننده امسال هم همین است، هم شخص وزیر صنعت و معدن تجارت خیلی جدی به مسئله پرداختهاند و همینطور آقایان حکیم جوادی و مفتح. مسئله اینجاست آنقدر که الکامپ برای ما موضوع مهمی است به نظر می رسد در دیگر سطوح اینطور نیست. 

کشور آنقدر درگیر مسائل روز است که الکامپ میان آنها گم شده است ؟ 

بله دقیقا همین است. 

تا پیش از اینکه اجرای نمایشگاه الکامپ امسال به نظام صنفی واگذار شود گزینه های دیگری مانند برگزاری نمایشگاه مستقل روی میز قرار داشت، این چقدر جدی بود؟ 

البته در ۳۰ سال گذشته همیشه جایگزینهایی مانند نمایشگاههای استانی اصفهان، مشهد و تبریز و حتی جایگزینی درتهران مطرح بوند. با اینکه ما منافعی در الکامپ نداریم ضعیف شدن الکامپ برایمان خیلی اهمیت دارد. حاضر هستیم با ظرفیتی که داریم با ۵۰ درصد نمایشگاه فعلی شروع کنیم و به مرور آن را تقویت کنیم تا دیگر حسرت داشتن نمایشگاهی پررونق را نداشته باشیم و دیگر شاهد نباشیم تنها نمایشگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات مانند بیماری روز به روز ضعیفتر میشود. قاعدتاً نگاه سازمان نظام صنفی رایانهای نگاهی مادیگرایانه نیست و به خاطر این است که تا کنون به پای الکامپ نشسته ایم. 

شورای عالی فضای مجازی سال گذشته بدون حضور هیچ نمایندهای از بخش خصوصی تشکیل شد، برای پر کردن این جای خالی چه کار کردید؟ 

سازمان پیغمبر بی تکبر است. در هر شرایطی ما خودمان را جا میکنیم. اگر همانطور که اعلام میشود که شورای عالی فضای مجازی به دنبال توسعه فضای مجازی باشد، نباید فضایی را تنها برای جمع کردن تعدادی از دولتیهایی که پیش از این هم در جلسات دولتی در کنار هم بودند ایجاد کند. در این صورت هیچ ظرفیت جدیدی ایجاد نکردند و برعکس ظرفیت مهمی را نادیده گرفتند، در حالی که همه داریم زیر یک پرچم زندگی میکنیم و این سوال مطرح میشود که چطور بدون بخش خصوصی راجع به توسعه فضای مجازی تصمیمی گرفته شود که به نتیجه درستی برسد. 

نهاد منسجمی هست که در حال انجام کار باشد ؟ 

یک بار شمردیم و ۱۱ نهاد را در دولت شناسایی کردیم که هر کدام مدعی تولی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور بودند. شورای عالی فضای مجازی امید ایجاد کرد که میتواند برای توسعه فضای مجازی اقدامات موثری ایجاد کند و همه این نهادها را زیر یک چتر جمع کند، و این نقطه خوبی بود برای اینکه این تداخل ها و اختلافات از بین برود. 

اما با اینکه جایگاهی برای بخش خصوصی در نظر نگرفتند، اما هنوز امید و قدرت تاثیرگذاریمان را از دست ندادیم و از طریق دیگر وارد میشویم. حرف میزنیم، مذاکره میکنیم و پروپوزال میدهیم. اینها مسیرهایی است که همیشه دنبال میکنیم. با اینکه این روش بسیار سختی است باید کانال بزنیم تا به هدف برسیم. سازمان نظام صنفی رایانهای مجبور است در این موقعیت از روشهای دشواری وارد شود تا بتواند گوش شنوایی پیداکند و حرف خودش را بزند و از منافع صنف خودش دفاع کند و نگاه جدیدی را به دیگر نگاهها تزریق کند که معمولا اینها حاکمیتی است.
 
این تفاوت بسیاری دارد با زمانیکه یک جایگاه امن و ثابت برای اظهار نظر وجود داشته باشد. امیدوارم عقلانیتی مسلط گردد تا به نقش بخش خصوصی در این حوزه اهمیت داده شود و بدانند که نظام صنفی رایانهای یک بازوی کمکی است نه مزاحم. 

البته باید به این هم توجه داشت که الزاماً بازوی کمکی همیشه آنها را تایید نمیکند، امکان دارد که اظهار نظرهای تندی هم داشته باشیم که بدون تردید در راستای منافع کشور است چون تمامی افرادی که در بخش خصوصی فعالیت میکنند دلشان برای این کشور میسوزد.
کد مطلب : 5544
https://aftana.ir/vdcj.xeifuqeixsfzu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی