چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ , 25 Dec 2024
جالب است ۰
اما اگر به ماه های قبل برگردیم که رئیس جمهوری آمریکا حمله سایبری به زیرساخت های حیاتی آمریکا را معادل جنگ نظامی خوانده بود که عکس العملی نظامی در پی دارد، پس تکلیف این اظهارات چه می شود؟
نیک هاروی، وزیر نیروهای مسلح بریتانیا به تازگی و پس از افشای حمله سایبری بدافزار شعله آتش (فلیم) به ایران و چند کشور خاورمیانه گفته است: حملات پیش‌دستانه سایبری که به منظور خنثی کردن تهدیدهای احتمالی علیه امنیت ملی انجام می‌شود، گزینه‌ای متمدنانه است. 

حال این اظهار نظر را در کنار گفته های معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی قرار دهید که در همین رابطه، حمله سایبری به ایران و ایجاد اخلال در برنامه های هسته ای کشور را امری منطقی خوانده بود. ضمن آنکه وزیر دفاع کانادا نیز حملات سایبری پیش‌دستانه را نوعی بیمه برای کشور حمله کننده دانسته است. 

آیا این اظهار نظرها ناظر به قانونی بودن یا رسمی بودن انجام حمله سایبری به زیرساخت های کشورهای دیگر است؟ افشاگری چند روز قبل روزنامه های آمریکایی از حمایت باراک اوباما از حمله سایبری استاکس نت به تاسیسات هسته ای ایران و حمایت دولتی از این حملات را نیز آیا باید در همین راستا ارزیابی نمود؟ 

اما اگر به ماه های قبل برگردیم که رئیس جمهوری آمریکا حمله سایبری به زیرساخت های حیاتی آمریکا را معادل جنگ نظامی خوانده بود که عکس العملی نظامی در پی دارد، پس تکلیف این اظهارات چه می شود؟
آیا حمله سایبری به زیرساخت های حیاتی کشورهایی که توان مقابله سایبری ندارند، عملی متمدنانه است یا این گزینه در مورد همه کشورها صدق می کند؟ 

نگاهی به سه حمله بزرگ سایبری به کشورمان که توسط بدافزارهای استاکس نت، دوکو و فلیم انجام گرفت نشان می دهد که ابزارهای به کارگرفته شده
در این حملات به مرور تکمیل شده اند و هربار بر درجه تخریب آن ها افزوده شده است. به این ترتیب جنگ سایبری در نگاه غربی ها نه تنها گزینه ای محتمل، که عملا جنگی تمام عیار است که مدتی نیز از شروع آن می گذرد. 

ابزارهایی که می توان به درستی نام سلاح سایبری را بر آن ها گذاشت نشان می دهند که سرمایه گذاری دولتی، انجام فعالیت های تمرینی و مانور سایبری (نظیر آنچه در مورد استاکس نت در اسرائیل و فلیم در کوبا انجام گرفت)، هدف گیری بر روی صنایع خاص و یا مناطق خاص، وارد آوردن آسیب های فیزیکی و انجام تخریب در محیط واقعی ازجمله رویکردهای این قبیل سلاح هاست. 

از دیدگاه فنی نیز پیچیدگی های فوق العاده بالای بدافزارها، هوشمندی در طراحی و به کارگیری، خلاقیت در نحوه عملکرد و سازگاری با فناوری های امنیتی شناخته شده و رایج، نشان از آن دارد که این ابزارها توسط دولت ها و با اهداف خاص طراحی و اشاعه داده شده اند. 

با توجه به اینکه براساس آمار تاکنون ۳۲کشور در دنیا، ساختار دفاع سایبری خود را تشکیل داده‌اند و ۱۴۰کشور در حال مطالعه روی توسعه دفاع ملی در کشور خود هستند و همچنین تاسیس قرارگاه دفاع سایبری در کشورمان، باید دید که آیا این عمل به ظاهر متمدنانه آیا می تواند پاسخی درخور بیاید؟ 

ازدیگر سو در تعریف رسمی پدافند غيرعاملدر کشورمان آمده است که: به كليه اقدامات و تدابيري گفته مي شود كه بدون به كارگيري سلاح، موجب كاهش آسيب پذيري ها و افزايش پايداري ها در برابر تهديدات خارجي شود.اما نکته جدیدی که در این بین وجود دارد این است که در حال حاضر نمی توان جنگ سایبری را جنگی بدون سلاح دانست. اگر نگاهی به بدافزار فلیم (شعله آتش) بینداریم می بینیم که این جعبه ابزار تبهکاری در دنیای سایبر واجد ویژگی هایی است که آن را به یک سلاح نزدیکتر می کند تا یک ویروس کامپیوتری. 

درنتیجه با توجه به آنچه که آمد و تاسیس قرارگاه سایبری کشورمان در سال۹۱، به نظر می آید که نیاز به نگاهی مجدد به اهداف جنگ سایبری و برنامه های قرارگاه سایبری وجود دارد. ضمن آنکه در برنامه های این قرارگاه به درستی بر مقوله فرهنگ سازی در حوزه دفاع سایبری و اطلاع‌رسانی متناسب با ذائقه مردم تاکید شده است. 
کد مطلب : 1520
https://aftana.ir/vdcj.8evfuqeiysfzu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی